wastewatertreatment

تصفيه آب و فاضلاب

سيستم تصفيه

 سيستم هاي درماني كه كمتر از 1.0 ميليون گالن در روز كار مي كنند ، به طور كلي سيستم هاي درماني كوچكي محسوب مي شوند. براي برخي از سيستم هاي درمان بسته بندي شده ، اصول طراحي تفاوتي ندارند اما انتخاب تجهيزات معمولاً با آنچه در گياهان بزرگ استفاده مي شود متفاوت خواهد بود. اين امر معمولاً به دليل تأثير مقياس اقتصادي است كه به موجب آن برخي عمليات فقط از لحاظ اقتصادي امكان پذير است. لوله كاروگيت در موارد ديگر ، سيستم هاي خاص تصفيه مانند مخازن سپتيك ، مخازن Imhoff ، توالت هاي بدون آب ، سيستم هاي كپسول و توالت هاي كمپوست فقط در جريان هاي بسيار كوچك قابل استفاده هستند. كارخانه هاي كوچك بسته بندي شده بايد فاكتورهاي ايمني بزرگتري را براي تغييرات جريان و اثرات دما نسبت به كل جريان فاضلاب ايجاد كنند. گياهان بسته بندي كوچكتر ذاتاً انعطاف پذيري عملياتي كمتري دارند. با اين حال ، آنها قادر به عملكرد موثر و كارآمد هستند. اين گياهان كوچك بسته بندي شده ممكن است از گياهان فيلتر قطره اي ، ديسك هاي بيولوژيكي چرخان ، گياهان شيميايي ، گياهان لجن فعال شده با هوادهي طولاني و مخازن سپتيك تشكيل شده باشد.ازن ژنراتور (بارنز و ويلسون ، 1976.) معيارهاي طراحي براي مخازن سپتيك ، مخازن ايمهوف ، توالت هاي بدون آب ، سيستم هاي تلنبار كردن ، توالت هاي كمپوست و سيستم هاي فيلتراسيون / استفاده مجدد در زير آورده شده است. معيارهاي ساير فرايندها در فصل هاي ديگر اين راهنما ارائه شده است. (همچنين نگاه كنيد به: Hutzlet، et al.، 1984؛ Grady and Lim، 1985.)

مخازن سپتيك.

مخازن سپتيك ، با سيستم هاي مناسب دفع پساب ، به عنوان يك سيستم تصفيه ساختمانهاي ايزوله شده يا ساختمانهاي مسكوني تك واحدي قابل قبول هستند هنگامي كه توسط مرجع نظارتي مجاز است و درمان جايگزين عملي نيست. سختي گير وقتي خصوصيات خاك و زهكشي براي يك مكان خاص به خوبي مستند شده باشد ، ممكن است درمان مخزن سپتيك براي هميشه امكان پذير باشد. مخازن سپتيك عملكردهاي هضم و هضم را انجام مي دهند و در تصفيه 1 تا 300 معادل جمعيت زباله موثر هستند ، اما فقط براي معادل 1 تا 25 جمعيت استفاده مي شود ، مگر در مواردي كه مخازن سپتيك اقتصادي ترين راه حل براي جمعيت بيشتر در محدوده فوق باشد. حداقل اندازه حداقل 500 گالن ظرفيت خواهد بود. در طراحي مخازن ، نسبت طول به عرض بايد بين 2: 1 و 3: 1 باشد و عمق مايع بايد بين 4 تا 6 فوت باشد. (براي جزئيات ساخت و ساز ، به نقشه هاي استاندارد نظامي شماره 26-20-20-01 و 26-20-02 مراجعه كنيد.) زمان بازداشت بستگي زيادي به روش دفع پساب دارد.سپتيك تانك هنگامي كه پساب در مزارع جذب زير سطح يا چاله هاي شستشو دفع مي شود ، 24 ساعت زمان بازداشت بر اساس متوسط ​​جريان لازم است. مخزن سپتيك بايد در اندازه بالا قرار گيرد و از احتباس مورد نياز (سطح مايع در حال كار پايين باشد) براي جريان روزانه طراحي به علاوه ظرفيت 25 درصد اضافي براي ذخيره لجن برخوردار باشد. اگر تصفيه ثانويه مانند فيلتر شن زيرزميني يا استخر اكسيداسيون ارائه شود ، مي توان اين ميزان را به 18 ساعت كاهش داد. تصفيه فيلتر شن و ماسه باز مي تواند زمان بازداشت را به 10 تا 12 ساعت كاهش دهد. زمينه جذب و دفع چاه هاي شستشو بايد به طور معمول به امكانات كوچك (كمتر از 50 معادل جمعيت) محدود شود. اگر كل جمعيت بالاي 50 سال باشد ، بيش از يك زمينه كاملاً جداگانه قابل قبول خواهد بود. براي 10 يا بيشتر معادل جمعيت ، تخليه پساب از طريق مخازن دوز كه به طور دوره اي مقادير پساب را نزديك به 80 درصد ظرفيت سيستم جذب مي كند تخليه مي كند.

چاه هاي شستشو.

از چاههاي شستشو مي توان براي دفع پساب مخزن سپتيك در مواردي كه لايه زيرين متخلخل است استفاده كرد.مخازن پروپيلن اگرچه بسترهاي جذب معمولاً ترجيح داده مي شوند ، اما ويژگيهاي سايت و ملاحظات هزينه ممكن است استفاده از چاه شستشو را تشويق كند. چاه ها با بلوك هاي سنگ تراشي يا سنگ هايي با دهانه هاي جانبي ساخته مي شوند و براي جلوگيري از ورود شن و ماسه به داخل چاه ، از ماسه بيرون استفاده مي كنند. در صورت نياز به بيش از يك چاه ، آنها بايد در فواصل با حداقل دو برابر قطر يك چاه و فاصله بين دو طرف سوراخ چاه قرار بگيرند. Percolationarea منطقه اي در كنار و پايين سوراخ چاه شستشو است. كف يك چاه شستشو بايد 4 فوت بالاتر از آب زياد فصلي باشد.

روش هاي مختلفي براي آب شيرين كن

تأمين آب شيرين براي آشاميدن و ساير مصارف خانگي هميشه مسئله مهمي در سراسر جهان بوده است.فاضلاب بهداشتي برخي از مناطق خشك و مناطق دور افتاده با كمبود آب فيزيكي و اقتصادي روبرو هستند و تحت تأثير مشكلات مربوط به كمبود آب قرار گرفته اند. در اين ميان خاورميانه ، مناطق مركزي آفريقا و برخي مناطق در آمريكا و استراليا وجود دارد. فاضلاب صنعتي براي چنين مكان هايي ، تأمين آب شيرين به يك چالش تبديل مي شود و در بسياري از موارد گزينه هاي زيادي پيش رو نمي گذارد. از بين بردن نمك زدايي آب دريا يكي از عملي ترين موارد است. فناوري هاي نمك زدايي نه تنها براي رساندن آب شيرين بلكه براي تصفيه و تصفيه فاضلاب نيز مورد استفاده قرار مي گيرند (Nicolaisen، 2003، Rautenbachand Linn1996، Scrivani، et al. 2007، Egozyand Korngold1982) . روش هاي مختلفي براي آب شيرين كن وجود دارد و هر كدام مزايا و معايب خود را دارند. روشهاي قديمي نمكزدايي آب بيشتر بر اساس تبخير و تقطير آب دريا بود تا در طول سفرهاي طولاني آب تازه به خدمه كشتي ها برسد. اسمزمعكوس اين روش ها قرن هاست كه مورد استفاده قرار مي گيرد و متناسب با متن مدرن زندگي توسعه يافته است. تقطير با چند اثر (MED) هنوز هم يك روش محبوب نمك زدايي است كه در آن آب دريا با بخار داغ در مراحل مختلف گرم مي شود. اگرچه به نظر مي رسيد كه تقطير كارآمد و ساده است ، اما روش هاي بيشتري براي نمك زدايي همراه با پيشرفت هاي اخير در فناوري ابداع شده است.لوله كاروگيت  امروزه گياهان نمك زدايي در سراسر دنيا از روش هاي مختلفي براي رساندن آب شيرين استفاده مي كنند. فلش آب دريا در بخار داغ (چند مرحله اي چشمك زن MSF) ، جدا كردن ذرات محلول از بلورهاي يخ (نمك زدايي توسط انجماد) و استفاده از برق براي انجام الكترو دياليز (ED) از محبوب ترين ها هستند. با اين حال ، يك فناوري اخيراً اختراع شده و توسعه يافته در حال يافتن نقش چشمگير خود در صنعت نمك زدايي است. اسمز معكوس (RO) ، كه براساس ويژگي خاص نفوذ پذيري غشا استوار است ، اكنون به عنوان نويدبخش ترين روش براي نمك زدايي آب در نظر گرفته شده است. طي چند دهه گذشته ، روش هاي نمك زدايي مبتني بر غشا membrane نقشي اساسي در صنعت نمك زدايي داشته اند. در ميان همه ، اسمز معكوس يكي از موفق ترين روش ها به دليل پيشرفت هاي اخير در فناوري غشا است. R از ويژگي عبور انتخابي غشاي نيمه تراوا استفاده مي كند.مخازن اسيد يك غشا semi نيمه نفوذ پذير تنها باعث عبور مولكول هاي آب مي شود در حالي كه مولكول هاي نمك توسط غشا متوقف مي شوند. اين ويژگي با فشار دادن آب شور از طرف ديگر به دريافت آب شيرين در يك طرف غشا كمك مي كند.از زمان معرفي نمك زدايي اسمز معكوس و حتي قبل از آن ، فناوري غشا به طور مداوم در حال توسعه است (Riley et al. 1966، Lonsdale 1982، Glater 1998). غشاي هر نسل از بازده بالاتر و عملكرد بهتري نسبت به نسل قبل برخوردار بودند. با استفاده از غشاهاي تجاري موجود ، شيرين سازي آب با اسمز معكوس ديگر مانند گذشته و در دهه 70 و 80 فرآيندي گران و مصرف كننده نيست. بسياري از گياهان اسمز معكوس در مقياس هاي مختلف شروع به توليد آب شيرين با طيف وسيعي از كاربرد در سراسر كره زمين كردند. امروزه ، اسمز معكوس بخش عمده اي از كل آب شيرين كن شيرين شده جهان را فراهم مي كند. تقريباً 7 درصد از گياهان شيرين كن جهان از اسمز معكوس به عنوان روش اصلي استفاده مي كنند. از همه اين ها ، خاورميانه بيشترين تعداد دستگاه هاي آب شيرين كن اسمز معكوس را دارد و پس از آن ايالات متحده آمريكا ، شمال آفريقا و اروپا قرار دارند. اسمز معكوس نيز مطلوب ترين روش شيرين سازي در استراليا است. فن آوري هاي اخير مانند "بازيابي انرژي" كه فشار زيادي از آب نمك رد مي كند و دوباره از آن استفاده مي كند ، كارايي فرآيند نمك زدايي اسمز معكوس را به شدت افزايش داده است (Geisler و همكاران 1998 ، Geisler و همكاران 1999). اين اختراع قابل توجه سطح مصرف انرژي را براي فرآيند RO تقريباً به نصف و زير بسياري از روشهاي ديگر نمك زدايي كاهش داد. امروزه ، بيش از 90٪ از كارخانه هاي آب شيرين كن جديد در حال ساخت از روش اسمز معكوس استفاده مي كنند. با اين حال ، فرآيند اسمز معكوس هنوز مقدار قابل توجهي انرژي الكتريكي مصرف مي كند. به عنوان مثال ، يك دستگاه كوچك معمولي RO براي نمك زدايي آب دريا و توليد يك متر مكعب آب شيرين به 8-10 كيلووات ساعت انرژي الكتريكي نياز دارد. اين در حالي است كه در مقايسه با مصرف انرژي براي يك كارخانه آب شيرين كن در مقياس صنعتي كه حدود 2.5 كيلووات ساعت در هر متر مكعب آب شيرين است ، اين ميزان بسيار بالا است. اگرچه پيشرفت بسيار خوبي در كاهش انرژي مورد نياز است ، اما هنوز مشكل به طور كامل حل نشده است. يادآوري اين واقعيت كه فرآيند آب شيرين كن بيشتر در مكانهاي دوردست كه برق به طور مناسب در دسترس نيست يا در مناطق گرم و خشك با بحران شديد آب شيرين مورد نياز است ، باعث مي شود كه گزينه هاي كاهش مصرف انرژي R از اهميت بيشتري برخوردار باشد.

راكتور الكتروشيميايي

 بهينه سازي
Krisna Prasad و همكاران با در نظر گرفتن طرح Box-Behnken از تجزيه و تحليل پاسخ سطح براي حذف رنگ در كارخانه تقطير مصرف شده. دريافت كه 95 درصد حذف رنگ با 31 ميلي آمپر در سانتي متر مربع ، رقت 5/17 درصد و طراحي الكتروليز 4 ساعته بدست آمد.فاضلاب بهداشتي در شرايط مطلوب ، راندمان درمان در 93.5٪ بود [2]. Chavalparit و Ongwandee نتيجه گرفتند كه حذف 55.43٪ COD ، 98.4٪ روغن و گريس و 96.59٪ مواد جامد معلق با استفاده از pH 6.06 ، ولتاژ اعمال شده 18.2 ولت و زمان واكنش 23.5 دقيقه هنگام استفاده از طرح Box-Behnken براي فاضلاب بيوديزل [3]. كاپارال و همكاران با استفاده از غلظت اوليه رنگ 100 ميلي گرم در ليتر ، pH 3 ، تراكم جريان 0.5 ميلي آمپر در سانتي متر مربع ، غلظت كلسيم كلسيم 2/5 ميلي مولار براي درمان Bompalex Red CR-L قادر به تعيين حذف رنگ با روش تاگوچي بود. فاضلاب صنعتي رنگ كردن طراحي تجربي شامل يك آرايه متعامد با استفاده از 5 پارامتر همزمان بود [4]. Tchamango و همكاران از الكترو انعقاد براي فاضلاب مصنوعي با پودر شير براي شبيه سازي پساب هاي لبني استفاده كرد ، COD 61٪ ، فسفر 89٪ ، نيتروژن 81٪ و كدورت 100٪ كاهش يافت. علاوه بر اين با هدايت كم و pH خنثي ، آب تصفيه شده ممكن است دوباره مورد استفاده قرار گيرد ، زيرا معرف مورد نياز براي آند آلومينيوم براي تصفيه كاهش مي يابد [5]. Körbahti و Tanyolaç نتيجه گرفتند كه 100٪ بار آلودگي ، 61.6٪ COD ، 99.6٪ حذف رنگ و 66.4٪ كدورت توسط يك راكتور الكتروشيميايي انجام شد ، جايي كه شرايط بهينه براي انجام آزمايش در دماي 30 درجه سانتيگراد ، 25 گرم در ليتر الكتروليت بود. غلظت ، پتانسيل الكتريكي 8 ولت ، با تراكم جريان 35.5 ميلي آمپر / سانتي متر مربع. اين امر براي تصفيه فاضلاب رنگ منسوجات شبيه سازي شده با الكتروليت NaCl بر اساس روش سطح پاسخ انجام شد [6].حمامي و همكاران نتيجه گرفت كه اكسيداسيون الكتروشيميايي كروم (III) از كروم (VI) با آندهاي تيتانيوم - پلاتين به منظور تصفيه پساب حمام برنزه انجام شد. اسمزمعكوس
طراحي Doehlert يونهاي Cl بهينه سازي شده ، دما در درجه سانتيگراد ، pH ، شدت جريان ، زمان الكتروليز. از نتايج ، نويسندگان مشاهده كردند كه شدت جريان ، COD (نياز اكسيژن شيميايي) ، TOC (كل كربن آلي) و اكسيداسيون الكتروشيميايي پارامترهاي اصلي هستند [7]. اولمز با استفاده از روش سطح پاسخ ، حذف كروم شش ظرفيتي را با الكترودهاي فولاد ضد زنگ با الكترو انعقاد بررسي كرد و نتيجه گرفت كه درمان كامل توسط الكتروكواگولاتور با جريان 7.4 جريان و 33.6 ميلي متر غلظت الكتروليت (NaCl) ، زمان 70 دقيقه استفاده و FeSO4 × 7H2O به عنوان منعقد كننده نويسندگان استفاده از يك طرح مركب مركزي را براي بهينه سازي در نظر گرفتند [8]. ارسلن-آلتون و همكاران نتيجه گرفت كه از طرح مركب مركزي براي بهينه سازي تيمار CI Acid Blue 193 توسط الكترو انعقاد استفاده شده است. طرح مركب مركزي با دستكاري COD ، pH ، چگالي جريان الكتريكي و زمان تصفيه با استفاده از مدل درجه دوم سطح پاسخ ، قادر به دستيابي به حداكثر رنگ ، COD ، TOC است.لوله كاروگيت Cora و Hung توانستند يونهاي فلزي را بين 90 تا 99٪ پس از 30 دقيقه درمان با استفاده از الكترو انعقاد / الكتروفيلتراسيون با pH 5/9 و كلريد كادميوم براي يونهاي فلزي حذف كنند [10]. آلبويه و ديگران نتيجه گرفت كه اسيد قرمز 14 با حذف 91٪ سرعت چگالي جريان به 102 A / m2 ، زمان الكتروليز 4.47 دقيقه و pH 27/7 رسيده است. اين تيمار در طي يك واكنش دسته اي الكترو انعقاد تحت 23 طرح مركز فاكتوريل كامپوزيت مركزي كامل ، جايي كه از مدل رگرسيون مرتبه دوم استفاده شد ، بدست آمد. [11]Zodi و همكاران تجزيه و تحليل آماري با استفاده از يك طرح Box-Behkey براي تجزيه و تحليل پاسخ سطح با استفاده از رسوب الكتروشيميايي استخراج شده است. با در نظر گرفتن چگالي جريان ، pH و طراحي الكتروليز ، نويسندگان قادر به مطالعه اثرات COD ، كدورت ، حذف TS و ته نشيني لجن با الكترودهاي آلومينيوم بودند [12]. واسودوان و همكاران استفاده از فولاد خفيف به عنوان آند و كاتد ، حذف 98.6٪ آرسنات با تراكم جريان 0.2 A / dm2 و pH 7 در نظر گرفته شده است. مخازن اسيد سينتيك تعيين كرد كه حذف ظرف 15 دقيقه پس از جذب ميزان مرتبه دوم انجام شود. سرانجام ، ايزوترم جذب لانگمير اين شرايط را به طور مناسب توصيف مي كند [13].

بخش فاضلاب

بخش زباله (زباله هاي جامد و زباله هاي مايع) نيز به افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي به جو 3-4٪ كمك كرده است (IPCC ، 2006). تجزيه بي هوازي فاضلاب باعث توليد CH4 ، CO2 و N2O مي شود.ؤ CH4 همچنين از فاضلاب تصفيه نشده جمع آوري شده از فاضلاب شهري كه شامل فاضلاب جمع آوري شده و تصفيه نشده (تخليه در درياها ، رودخانه ها ، درياچه ها ، فاضلاب راكد) ، فاضلاب تصفيه شده از فاضلاب شهري (بي هوازي ، هضم كننده ، مخزن سپتيك ، لاترين) ساطع مي شود.فاضلاب صنعتي N2O از فرآيند هضم بيولوژيكي ناشي مي شود ، كه مي تواند در فرآيند حذف نيتروژن در تصفيه خانه فاضلاب خانگي به مقدار زياد توليد شود. در سطح جهاني ، بخش فاضلاب پنجمين منبع انساني توليد كننده متان است. در سال 2000 ، بخش فاضلاب 9 درصد از كل انتشار متان جهان را به خود اختصاص داده است.اسمزمعكوس متان ناشي از بخش فاضلاب در هند ، چين ، آمريكا و اندونزي حدود 49٪ از متان جهاني منتشر شده از فاضلاب را تشكيل مي دهد. انتظار مي رود انتشارات متان از بخش فاضلاب از سال 2005 تا 2020 حدود 20 درصد افزايش يابد. علاوه بر اين ، بخش فاضلاب همچنين ششمين منبع انساني توليد اكسيد نيتروژن در سطح جهان است. در سال 2000 ، بخش فاضلاب 3 درصد از كل انتشار اكسيد نيتروژن را به خود اختصاص داد. اكسيدهاي نيتروژن از بخش فاضلاب در هند ، چين ، آمريكا و اندونزي حدود 50٪ از اكسيدهاي نيتروژن جهاني را تشكيل مي دهند.هر نوع تصفيه فاضلاب مي تواند گازهاي گلخانه اي منتشر كند ، هم از فرآيند تصفيه و هم از طريق تجهيزات پشتيباني پشتيباني (Singh & Kansal، 2018). تصفيه خانه هاي فاضلاب (IPAL) مقادير قابل توجهي گازهاي گلخانه اي به صورت دي اكسيد كربن ، متان و اكسيدهاي نيتروژن ساطع مي كنند (چانگ ، كيونگ و لي ، 2014). مطالعه انتشار گازهاي گلخانه اي از IPAL تركيبي ، كه در سه مكان مختلف در كره ، فرآيند پردازش يكساني دارد ، با اندازه گيري گازهاي گلخانه اي در واحدهاي فرآيند بي هوازي ، بي اكسيژن و هوازي انجام شد (Chang، et al.، 2014). با استفاده از معادله اصلاح IPCC ، كل ميزان انتشار از دي اكسيد كربن ، متان و دي اكسيد نيتروژن به ترتيب 0.0513-0.0542 گرم CO2 / m3 ، 0.5185-0.5402 گرم CO2 eq است. / متر مكعب و 2.7655-3.8525 گرم CO2eq / m3. تفاوت در ميزان گازهاي گلخانه اي ساطع شده به ضريب ظرفيت سرويس WWTP بستگي دارد. هرچه ظرفيت سرويس هاي WWTP بيشتر باشد ، مدت زمان ذخيره سازي (BOD) و مواد مغذي (TN) نيز بيشتر است. لوله كاروگيت اين به اين معني است كه گازهاي گلخانه اي بيشتري ساطع مي شود. ساير مطالعات در مورد تركيبات WWTP هوازي ، بي هوازي و فرايندهاي بيولوژيكي تركيبي با واحدهاي عملياتي و فرآيندي از جمله انعقاد / لخته سازي ، هضم كننده بي هوازي ، نيتريفيكاسيون / دنريفيكاسيون و بازيابي بيوگاز انجام شده است.مخازن اسيد از اين نتايج مشخص شده است كه فرايندهاي بيولوژيكي هوازي ، بي هوازي و تركيبي در مجموع به ترتيب 3152 ، 6052 و 6541 كيلوگرم CO2-eq / روز ساطع مي كنند (اشرفي ، يروشالمي و حقيقت ، 2014). اين انتشارات گازهاي گلخانه اي نه تنها از طريق عملكرد و فرآيند هر واحد حاصل مي شود ، بلكه شامل انتشارات ناشي از سوختن سوخت براي توليد برق است. انتشار گاز حاصل از تجهيزات پشتيباني كننده مانند نيروگاه ها مي تواند به دو سوم كل انتشارات توليد شده توسط WWTP برسد.

پيشرفته ترين فرآيندهاي الكتروليز

علاوه بر پيشرفته ترين فرآيندهاي الكتروليز كه در بالا ذكر شده است ، ساير فرايندهاي جديدتر با پتانسيل كاربرد بالا مورد توجه هستند.لوله كاروگيت آنها همچنين مي توانند خصوصيات تخريب كنندگي بار آلي داشته باشند و در حالت ايده آل پتانسيل مواد معدني كامل و بدون پسماند را به عنوان يك راه حل در برابر افزايش كمبود آب در خود داشته باشند.ازن ژنراتور در آينده ، اين فرآيندها به طور خاص باعث افزايش پتانسيل استفاده براي موادي مي شوند كه از نظر زيست تفاوتي دشوار هستند و يا غيرممكن است. اين فرآيندها در حال حاضر براي تعداد كمي از آبهاي صنعتي استفاده مي شود و هدف آنها كاربرد گسترده تري است يا هنوز در دست توسعه است: - توليد راديكال هايي براي اكسيداسيون / كاهش آلودگي هاي آلي (اكسيداسيون / كاهش الكتروشيميايي) ، - توليد پراكسيد هيدروژن درجا به عنوان يك اكسيد كننده فوروزون (پروكسون) و / يا فرايندهاي درمان اشعه ماورا بنفش (H2O2 الكتروليز) ، - فعال سازي H2O2 در محل براي توليد راديكال (الكترو فنتون ، الكتروليز عكس) ، - توليد ازن درجا براي استفاده به عنوان عامل اكسيد كننده (الكتروليز بر اساس بور دوپ شده الكترودهاي الماس) ، - بارش با استفاده از تغيير مقدار pH در الكترودها (بارش الكترواستاتيك). اين فرآيندهاي الكتروشيميايي كاملاً با فرايندهاي ديگر تركيب مي شوند. به عنوان مثال ، تركيبي از الكتروشيميايي و ميكروبيولوژي كاربردهاي جديد ديگري را امكان پذير مي كند ، زيرا اكسيداسيون بيو الكتروشيميايي مواد تشكيل دهنده فاضلاب آلي محلول با توليد همزمان برق (پيل سوختي ميكروبي). سختي گير فرايندهاي جديد و همچنين الكترودياليز داراي پتانسيل باليني براي درمان هر دو غلظت بالاتر است. مقادير كمتري و كم غلظت آب بيشتر از نظر اقتصادي. بعلاوه بيشتر ، آنها همچنين مي توانند سهم ارزنده اي در از بين بردن يا تخريب ناخالصي هاي آب يا ريزآلودگي هايي مانند عوامل حاجب اشعه X داشته باشند كه درجه بندي بيود آنها دشوار است. سپتسك تانك با اين حال ، در اين زمينه مهم است كه كنترل يا جلوگيري از تشكيل محصولات جانبي ناخواسته براي هر برنامه استفاده شود. 1 مروري بر كاربردهاي موجود و احتمالي را نشان مي دهد. روشن مي شود كه فرآيندهاي الكتروشيميايي بطور عمده در زمينه تصفيه فاضلاب صنعتي مورد استفاده قرار مي گيرند ، بدين وسيله الكتروداياليز كاربرد وسيع تري پيدا مي كند. رويكرد تعيين كننده روند در بخش صنعتي ، تصفيه فاضلاب توليدي يكپارچه با جداسازي و بازيابي مواد اوليه به عنوان مواد با ارزش است. همزمان كاهش مصرف آب با بستن چرخه آب امكان پذير است [22]. تكنيك هاي جداسازي انتخابي به همان اندازه كه فرآيندهاي اكسيداسيون خاص خاص لازم نيست ، از آنجا كه روش هاي دوم شامل امكان تجزيه آلاينده هاي آلي (ميكرو) بدون باقي مانده براي دستيابي به كيفيت آب خوب است.مخازن پروپيلن در هر دو كاربرد مي توان از روش هاي پيش فرض الكتروشيميايي استفاده كرد اخيراً ، با افزايش تعداد انتشارات و مشاركتها در كنفرانسهاي بين المللي شيطان ، توجه بيشتري را به خود جلب كرده اند. مقالاتي در مورد تصفيه آب الكتروشيميايي / فاضلاب [23-26] وجود دارد ، اما فقط چند مقاله در مورد راكتورها و طرح هاي آنها [1-3]. به دليل طيف گسترده اي از كاربردهاي ممكن و فرآيندهاي بي شمار در بخش آب و فاضلاب ، الكترودها ، مواد ، طرح هاي راكتور و اتصالات متناوب در گستره وسيعي متفاوت هستند.

پيشرفته ترين فرآيندهاي الكتروليز

علاوه بر پيشرفته ترين فرآيندهاي الكتروليز كه در بالا ذكر شده است ، ساير فرايندهاي جديدتر با پتانسيل كاربرد بالا مورد توجه هستند.لوله كاروگيت آنها همچنين مي توانند خصوصيات تخريب كنندگي بار آلي داشته باشند و در حالت ايده آل پتانسيل مواد معدني كامل و بدون پسماند را به عنوان يك راه حل در برابر افزايش كمبود آب در خود داشته باشند.ازن ژنراتور در آينده ، اين فرآيندها به طور خاص باعث افزايش پتانسيل استفاده براي موادي مي شوند كه از نظر زيست تفاوتي دشوار هستند و يا غيرممكن است. اين فرآيندها در حال حاضر براي تعداد كمي از آبهاي صنعتي استفاده مي شود و هدف آنها كاربرد گسترده تري است يا هنوز در دست توسعه است: - توليد راديكال هايي براي اكسيداسيون / كاهش آلودگي هاي آلي (اكسيداسيون / كاهش الكتروشيميايي) ، - توليد پراكسيد هيدروژن درجا به عنوان يك اكسيد كننده فوروزون (پروكسون) و / يا فرايندهاي درمان اشعه ماورا بنفش (H2O2 الكتروليز) ، - فعال سازي H2O2 در محل براي توليد راديكال (الكترو فنتون ، الكتروليز عكس) ، - توليد ازن درجا براي استفاده به عنوان عامل اكسيد كننده (الكتروليز بر اساس بور دوپ شده الكترودهاي الماس) ، - بارش با استفاده از تغيير مقدار pH در الكترودها (بارش الكترواستاتيك). اين فرآيندهاي الكتروشيميايي كاملاً با فرايندهاي ديگر تركيب مي شوند. به عنوان مثال ، تركيبي از الكتروشيميايي و ميكروبيولوژي كاربردهاي جديد ديگري را امكان پذير مي كند ، زيرا اكسيداسيون بيو الكتروشيميايي مواد تشكيل دهنده فاضلاب آلي محلول با توليد همزمان برق (پيل سوختي ميكروبي). سختي گير فرايندهاي جديد و همچنين الكترودياليز داراي پتانسيل باليني براي درمان هر دو غلظت بالاتر است. مقادير كمتري و كم غلظت آب بيشتر از نظر اقتصادي. بعلاوه بيشتر ، آنها همچنين مي توانند سهم ارزنده اي در از بين بردن يا تخريب ناخالصي هاي آب يا ريزآلودگي هايي مانند عوامل حاجب اشعه X داشته باشند كه درجه بندي بيود آنها دشوار است. سپتسك تانك با اين حال ، در اين زمينه مهم است كه كنترل يا جلوگيري از تشكيل محصولات جانبي ناخواسته براي هر برنامه استفاده شود. 1 مروري بر كاربردهاي موجود و احتمالي را نشان مي دهد. روشن مي شود كه فرآيندهاي الكتروشيميايي بطور عمده در زمينه تصفيه فاضلاب صنعتي مورد استفاده قرار مي گيرند ، بدين وسيله الكتروداياليز كاربرد وسيع تري پيدا مي كند. رويكرد تعيين كننده روند در بخش صنعتي ، تصفيه فاضلاب توليدي يكپارچه با جداسازي و بازيابي مواد اوليه به عنوان مواد با ارزش است. همزمان كاهش مصرف آب با بستن چرخه آب امكان پذير است [22]. تكنيك هاي جداسازي انتخابي به همان اندازه كه فرآيندهاي اكسيداسيون خاص خاص لازم نيست ، از آنجا كه روش هاي دوم شامل امكان تجزيه آلاينده هاي آلي (ميكرو) بدون باقي مانده براي دستيابي به كيفيت آب خوب است.مخازن پروپيلن در هر دو كاربرد مي توان از روش هاي پيش فرض الكتروشيميايي استفاده كرد اخيراً ، با افزايش تعداد انتشارات و مشاركتها در كنفرانسهاي بين المللي شيطان ، توجه بيشتري را به خود جلب كرده اند. مقالاتي در مورد تصفيه آب الكتروشيميايي / فاضلاب [23-26] وجود دارد ، اما فقط چند مقاله در مورد راكتورها و طرح هاي آنها [1-3]. به دليل طيف گسترده اي از كاربردهاي ممكن و فرآيندهاي بي شمار در بخش آب و فاضلاب ، الكترودها ، مواد ، طرح هاي راكتور و اتصالات متناوب در گستره وسيعي متفاوت هستند.

عمليات واحد تصفيه فاضلاب

عمليات واحد تصفيه فاضلاب هنگامي كه ماهيت آلاينده ها شناخته شد ، مي توان تصفيه را آغاز كرد. روش هاي مختلفي براي از بين بردن آلاينده هاي شيميايي ، بيولوژيكي و فيزيكي وجود دارد و ترتيب فرايندهاي تصفيه از اين جهت مهم است كه برخي از عمليات واحد بر كارايي افراد پايين دست تأثير مي گذارد. فاضلاب بهداشتي در اين مقاله ، روش هاي از بين بردن آلاينده هاي بيولوژيكي به اين ترتيب بررسي نشده است. در عوض ، در مورد حذف آلاينده هايي كه رشد ميكروارگانيسم هاي نامطلوب را كاتاليز مي كنند ، بحث خواهد شد. عمليات واحد تصفيه فاضلاب اغلب به يك ترتيب معمول از عملكرد متشكل از تيمارهاي اوليه ، ثانويه و سوم تقسيم مي شود. مراحل اوليه و ثانويه عموماً مراحلي در نظر گرفته مي شوند كه قسمت اعظم آلاينده ها را از بين مي برد. مرحله سوم اغلب به عنوان يك مرحله پرداخت استفاده مي شود كه اجزاي نامطلوب را از يك جريان زباله قابل توجه رقيق شده حذف مي كند. نمونه هايي از مرحله اوليه غربالگري و ته نشيني مواد جامد معلق با حذف معمول BODs 35٪ است. (BODs به تقاضاي بيوشيميايي اكسيژن پنج روزه اشاره دارد.)فاضلاب صنعتي درمان ثانويه معمولاً شامل نوعي عملكرد بيولوژيكي است ، يعني فيلترهاي قطره چكان ، لجن فعال يا تالاب هاي تثبيت كننده. سرانجام ، درمان سوم شامل يك درمان پيشرفته مانند جذب مواد آلي از طريق كربن فعال يا تبادل يوني و اسمز معكوس است. درمان هاي سوم معمولاً گران ترين و پيچيده ترين روش هاي درماني هستند.فيلتراسيون تقريباً تمام عمليات درماني با فيلتراسيون آغاز مي شوند كه انواع مختلفي از آنها وجود دارد.اسمزمعكوس هدف از فيلتراسيون حذف مواد معلق معلق است كه مي تواند نور خورشيد را مسدود كرده و مانع بازتوليد آب شود. همچنين ، تقريباً 35٪ از BOD ها مي توانند از طريق فرآيند هاي تصفيه اوليه و رسوبگذاري حذف شوند. مهمترين دليل حذف اوليه مواد جامد اين است كه هرچه عوارض كمتر باشد ، مقابله با پسماندهاي باقيمانده آسانتر است. به عبارت ديگر ، هر روشي كه عمليات پايين دستي را ساده كند مورد نظر است. از فيلتراسيون اغلب براي حذف فسفر رسوب يافته ، تركيبات فلزي و تركيبات آلي استفاده مي شود. نيروي محركه فيلتراسيون مي تواند گرانش يا فشار اعمال شده باشد. فيلترهاي تحت فشار متداول ترين در كاربردهاي صنعتي هستند كه جاذبه نمي تواند نيروي مورد نياز را اعمال كند. لوله كاروگيت براي انجام حذف مواد جامد مي توان از ميكرو غربالگري ، ساده ترين شكل فيلتراسيون استفاده كرد. اندازه ذرات برداشته شده به اندازه باز شدن صفحه يا بافت بستگي دارد. فيلتراسيون بستر عميق شامل عبور فاضلاب از بستر مواد دانه اي است. اين نوع فيلتراسيون با به دام انداختن ذرات و با چسبندگي ذرات به محيط فيلتر ، ذرات را از بين مي برد. تصفيه دقيق تر مي تواند با استفاده از شن و ماسه نسبت به مواد درشت انجام شود. فيلتراسيون زمين دياتومه يك فرآيند جداسازي مكانيكي با استفاده از كمك فيلتر پودري و خاك دياتومه ساخته شده بر روي يك سست است مخازن اسيد

سپتوم كه مواد معلق را از بين مي برد. فيلترهاي اين نوع بسيار كارآمد هستند ، اما ظرفيت لازم براي حفظ فيلتراسيون جريان فاضلاب تصفيه نشده را ندارند. به همين دليل ، فيلتراسيون خاك دياتومه بايد به طور عمده به عنوان يك مرحله پرداخت استفاده شود. اولترافيلتراسيون يك فرآيند جداسازي غشايي است كه به موجب آن مواد جامد معلق و جامد كلوئيدي مولكول بزرگ (آلي) به اندازه 0.002 تا 10.0 ميكرون حذف مي شوند. (Cheremisinoff "تصفيه فاضلاب" 63). اولترافيلتراسيون از غشاهاي درشت در فشار كم استفاده مي كند. اولترافيلتراسيون با اسمز معكوس در اين تفاوت است كه R.O. با غشاهاي ريز در فشارهاي بالا كار مي كند. دارايي اصلي Ultrafiltration اندازه نسبتاً كوچك آن است. با اين حال ، اين يك فرآيند بسيار گران است. تمام اين فرايندهاي فيلتراسيون باعث ايجاد كيك فيلتر مي شود

Unit Operations of Wastewater Treatment Once the nature of the pollutants is known, treatment can begin. There are many different ways to remove chemical, biological, and physical pollutants, and the order of treatment processes is important in that some unit operations affect the efficiencies of those downstream. In this paper, methods of removing biological contaminants are not dealt with as such. Instead, the removal of contaminants that catalyze the growth of undesired microorganisms will be discussed. The unit operations of wastewater treatment are often split into a typical order of operation consisting of primary, secondary, and tertiary treatments. The primary and secondary steps are generally considered to be the steps which remove the bulk of the pollutants. The tertiary step is often used as a polishing step which removes undesired components from a significantly diluted waste stream. Examples of the primary step are screening and settling of suspended solids with a typical BODs removal of 35%. (BODs refers to five-day biochemical oxygen demand.) Secondary treatment usually consists of some sort of biological action i.e., trickling filters, activated sludge, or stabilization lagoons. Finally, tertiary treatment consists of an advanced treatment like adsorption of organics via activated carbon or ion exchange, and reverse osmosis. Tertiary treatments are usually the most expensive and sophisticated of all.

سيستم تصفيه فاضلاب

اگرچه استفاده مجدد از آب فوايد زيادي دارد ، اما در نظر گرفتن اين روش بايد ملاحظات ويژه اي در نظر گرفته شود. براي اولين بار ، رسوبات فلزي مانند كربنات كلسيم و فسفات كلسيم مي تواند باعث رسوب لوله در مبدل هاي حرارتي و برج هاي خنك كننده شود. رسوب بيولوژيكي مي تواند در برج هاي خنك كننده از نيتروژن زياد و محتواي آلي موجود در فاضلاب احيا شده رخ دهد. همچنين ، آلياژهاي مس مي توانند توسط آمونياك ، يك عامل معمول در پساب هاي زائد ، خورده شوند. (ربهون 341). فاضلاب بهداشتي حتي اگر برخي از اين عوامل منفي را بتوان براي كاهش هزينه حذف كرد ، ممكن است منافع اقتصادي استفاده مجدد از آب را جبران كند. با اين حال ، پاداش هاي اجتماعي استفاده مجدد از آب با ارزش ممكن است ارزش بسيار بيشتري داشته باشد. آلاينده هاي معمول آب قبل از اينكه بتوانيم سيستم تصفيه فاضلاب را راه اندازي كنيم ، بايد آلاينده ها تعريف و طبقه بندي شوند. به گفته نونان ، سه طبقه بندي عمده در مورد آلاينده هاي آب وجود دارد: شيميايي ، بيولوژيكي و فيزيكي. برخي از آلاينده هاي شيميايي عبارتند از اسيدها ، مواد قليايي ، نمك ها ، مواد شوينده ، رنگ ها ، گازهاي محلول ، فنل ها ، سموم دفع آفات ، هيدروكربن ها ، مواد شيميايي آلي ، مواد اكسيد كننده ، عوامل احيا كننده و سختي.فاضلاب صنعتي (برخي از آلاينده هاي شيميايي خاص در ضميمه A ذكر شده است.) از نوع بيولوژيكي ، باكتري ها ، قارچ ها ، جلبك ها ، ويروس ها ، عوامل بيماري زا و كلي فرم ها وجود دارد. گرما ، رنگ ، بو ، طعم ، راديواكتيويته ، مواد معلق و لجن نمونه هايي از آلاينده هاي فيزيكي هستند.اسمزمعكوس اثرات اين آلاينده ها متنوع است. به عنوان مثال ، فعاليت بيولوژيكي در فاضلاب مي تواند محتواي اكسيژن محلول در آب را كاهش دهد. گرما مي تواند با افزايش ميزان واكنش هاي بيوشيميايي ، مقدار اكسيژن محلول را كاهش دهد. مواد شناور مانند گريس مي توانند مانع نفوذ نور خورشيد و در نتيجه تجديد فشار آب شوند. مواد معلق مي توانند توليد لجن كشنده ميكروارگانيسم ها را تسهيل كنند.لوله كاروگيت علاوه بر تمام اين اثرات مخرب آلاينده ها ، بسياري از تركيبات محلول سمي هستند و بايد قبل از تخليه از بين بروند.شناخت كل تركيب جريان زباله غيرممكن است ، اما آلاينده هاي اصلي را مي توان به طور مستقيم يا غير مستقيم اندازه گيري كرد. اندازه گيري مستقيم مي تواند نظارت بر يك تركيب خاص باشد. اندازه گيري هاي غير مستقيم توصيفات كلي تري از كيفيت آب است. اين پارامترها عبارتند از pH ، ضريب الكتروليتي ، اكسيژن محلول ، BOD ، COD ، TSS ، دما و كدورت. دليل اندازه گيري pH فاضلاب به دليل وابستگي فعاليت ميكروبي به قليايي بودن يا اسيديته است. از آنجا كه سيستم هاي بيولوژيكي اغلب براي كاهش مواد آلي از فاضلاب استفاده مي شوند ، pH بايد در آن مرحله در مقدار مطلوب خود باشد. رسانايي الكتروليتي غلظت مواد جامد قابل يونيزاسيون را بيان مي كند. اكسيژن محلول نيز بايد در سطح خاصي حفظ شود ، در غير اين صورت حيوانات آبزي مي ميرند. پنج تا شش ppm اكسيژن محلول در پساب مورد نظر است. در سه ppm ، ماهي ها مي ميرند. BOD مخفف اكسيژن مورد نياز بيوشيميايي يا ميلي گرم اكسيژن مولكولي در يك ليتر آب است كه توسط ميكروارگانيسم ها در مصرف مواد آلي قابل تجزيه استفاده مي شود. تجزيه و تحليل BOD كند است ، اگر كنترل روند درمان بر اساس اين پارامتر انجام شود ، مي تواند مشكل ساز شود. تجزيه و تحليل سريعتر مي تواند براي COD ، نياز اكسيژن شيميايي انجام شود. COD مقدار اكسيژن مولكولي مورد نياز براي اكسيد كردن تركيبات آلي و غيرآلي را بيان مي كند. TSS مخفف كل جامدات معلق است كه اثرات آن قبلاً بحث شده است. شايد ساده ترين پارامتر براي اندازه گيري ، دمايي باشد كه بتوان با كنترل آن ، سطح فعاليت بيولوژيكي مطلوبي را بدست آورد. ميزان اكسيژن محلول نيز به دما بستگي دارد. به طور معمول اكسيژن محلول بيشتر استدر آب سرد وجود دارد تا در آب گرم. سرانجام ، كدورت ميزان ماده معلق موجود در يك توده آب است. مخازن اسيد اين اندازه گيري با شفافيت آب ارتباط دارد. اندازه گيري هاي ذكر شده غالباً بايد در سطوح معيني باشد كه توسط قانون تعريف شده است. BOD و TSS معمولاً در مجوزهاي دولت ذكر شده است ، و ساير مواردي كه مختص فرآيند خاص هستند. (Cheremisinoff ، مارس 1989) با استفاده از همه اين اندازه گيري ها ، مي توان سه طبقه بندي آلاينده ها ، مواد شيميايي ، بيولوژيكي و فيزيكي را كنترل كرد.

تصفيه و دفع فاضلاب

مباني طراحي - استانداردها

نظارت بر مسئوليت تصفيه و دفع فاضلاب به عهده 10 شركت خصوصي سازي آب در انگلستان و ولز و شوراي منطقه اي در اسكات لند است. وزارت محيط زيست (DoE) و دفتر تجارت عادلانه براي آب (OFWAT) به عنوان نهادهاي نظارتي دولتمردان عمل مي كنند. فاضلاب صنعتي اداره ملي رودخانه ها (NRA) ، كه تحت وزارت دفاع كار مي كند ، بدنه مسئول تنظيم و نظارت بر استانداردهاي تخليه پساب براي كارهاي تصفيه فاضلاب (WWTW) در انگلستان است. مخازن اسيد در گذشته يك استاندارد واحد 30 ميلي گرم در ليتر جامدات معلق (SS) و 20 ميلي گرم در ليتر اكسيژن مورد نياز بيوشيميايي (BOD) به عنوان يك قاعده كلي اعمال مي شد كه در آن هر زمان جريان آبي 8 و 1 رقت ايجاد مي شد.اسمزمعكوس استانداردهاي واحدي هنوز در بسياري از كشورهاي اروپايي اعمال مي شود ، اما انگليس اكنون استانداردهاي كيفيت محيط زيست را بر اساس معيارهاي رضايت خود قرار داده است. كيفيت مورد نياز در مسير آب ، بسته به استفاده از آن تعريف شده است. اين به عنوان "هدف كيفيت رودخانه" (RQO) شناخته مي شود ، بر اساس اين و رقت موجود ، استاندارد تخليه شناخته شده به عنوان "استاندارد هدف" تنظيم مي شود.لوله كاروگيت اين استانداردها در حال حاضر با معرفي دستورالعمل هاي جديد EC كه با استفاده از قوانين انگليس اجرا مي شوند ، بيشتر تشديد مي شوند.كارهاي تصفيه فاضلاب با استاندارد 95 در صد طراحي شده اند. مطابقت با چنين استانداردي مجدداً الزاماتي ايجاد مي كند كه نمونه هاي پساب حداقل تا 95٪ از زمان مورد نياز استاندارد استاندارد را بدست آورند يا بهتر از آن به دست آورند. در ارزيابي ميزان انطباق 95 درصد ، احتمال خرابي هنگام استفاده از تعداد كل نمونه ها بايد در نظر گرفته نشود. اين كار با استفاده از جدول "نگاه كردن" انجام مي شود كه براساس نتايج بررسي تعداد واقعي نمونه هاي گرفته شده است. اين جدول باندهاي مختلفي از نمونه ها را نشان مي دهد ، كه طي يك دوره دوازده ماهه گرفته شده اند و تعداد آنها ممكن است در حالي كه هنوز اجازه مي دهد مطابقت داشته باشد ، شكست بخورند ؛ همانطور كه در جدول 1 نشان داده شده است (SWA 1987 / WTI 1994)

طراحي فرآيندهاي تصفيه نياز به برآورد جريان هاي طراحي دارد. جريان پايه اتخاذ شده در برآورد جريان ها ، چه براي فاضلاب و چه براي كارهاي تصفيه ، جريان خشك آب و هوا (DWF) است ، كه به عنوان جريان روزانه حاصل مي شود با 7 روز خشك پس از 7 روز با كمتر از 25/0 ميلي متر در روز بارندگي يا 14 روز با كمتر از سقوط 1 ميلي متر در روز در عمل دستيابي به اين امر دشوار است و برآورد DWF توسط؛ DWF = PG + I + E (m3 / d) ، جايي كه P = جمعيت ، G = سرعت جريان سرانه ، I = نفوذ ، E = صنعتي / پساب خروجي پساب به عنوان هواي خشك جريان به ندرت حاصل مي شود ، از ميانگين DWF (ADWF = 1.25DWF) به عنوان جريان طراحي براي محاسبه بارهاي آلاينده با توجه به غلظت آلاينده هاي دريافت شده در كارهاي تصفيه استفاده مي شود. فاضلاب بهداشتي اين آثار براي پذيرش متوسط ​​بارهاي روزانه و پيك و همچنين جريانهاي ناشي از بارندگي طراحي شده اند. حداكثر طوفان حاصل از كار در يك تيمار با فرمول معروف به فرمول "A" محاسبه مي شود. اين حداقل سطح را در جايي كه فاضلاب به اندازه كافي توسط آب باران رقيق مي شود تنظيم مي كند تا از آلودگي جريان آب دريافتي هنگام پر شدن از فاضلاب جلوگيري كند. فرمول "A" = DWF + 1.36P + 2E (m3 / d) حداكثر ميزان جريان پذيرش شده براي تصفيه تصفيه بيولوژيكي در فاضلاب در جريان براي تصفيه كامل (FFT) تعريف شده است و اين جريان است كه براي طراحي فرآيندهاي هيدروليكي استفاده مي شود. FFT نمايانگر قطع اقتصادي و عملي براي درمان است. اختلاف بين Formula’A و FFT در سيستم يا در سيستم فاضلاب ذخيره مي شود تا زماني كه سرعت جريان به ADWF برگردد. اگر جريان طوفان بيش از يك دوره زماني مشخص (معمولاً 2 ساعت) ادامه يابد ، جريانهاي بالاتر از FFT سرريز خواهند شد. سرريز به طور معمول از مخازن استقرار (StormTanks) است. به طور كلي FFT => 3DWF = 3PG + I + 3E يا 4DWF = 4PG + I + 4E.The operation of equipment installation of West Tehran wastewater treatment  plant | Tehran Province Water & Wastewater

تصفيه فاضلاب Java Java

طبق آمار Badan Pusat Statistika (BPS) Java Java ، 
در سه ماهه اول سال 2018 استان شرق جاوا تمايل 
به افزايش در بخش اقتصاد دارد. افزايش اقتصاد استان 
جاوه شرقي در سه ماهه اول سال 2018 نسبت به سال
 قبل 5.5 درصد بوده است. اين افزايش اقتصادي عمدتا
 توسط رشد صنعتي در منطقه جاوا شرقي كه بسيار
 بالا بود نيز پشتيباني شد. رشد صنعتي البته علاوه بر 
تأثير مثبت ، تأثير بدي نيز دارد. اين اتفاق افتاد زيرا رشد
 صنعتي نيز با افزايش مقدار پساب توليد شده توسط 
اين فعاليت ها همراه بود.فاضلاب صنعتي بر اساس وزارت محيط زيست 
در سال 2016 ، كيفيت آب رودخانه در استان جاوه شرقي 
كاهش يافته است. فاضلاب بهداشتي شاخص آب استان شرق جاوه 
در سال 2016 50.7 بود. اين شاخص نشان 
مي دهد كه كيفيت رودخانه جاوا شرقي زير كلاس
 II است و شرايط مناسبي براي مصرف نداردتصفيه آب
. اين امر همزمان با افزايش فعاليتهاي انساني ، 
هم از نظر صنعتي و هم از نظر خانگي و خانگي 
اتفاق مي افتد. در اين حالت به اين معني است 
كه بايد در مديريت پساب فاضلاب پيشرفت چشمگيري
 داشته باشيد. زيرا فاضلاب مواد مختلفي را در خود
 حمل مي كند كه توانايي به خطر انداختن سلامتي را دارند
فاضلاب بايد قبل از تخليه آزادانه در بدن آب تصفيه شود 
، زيرا مواد موجود در فاضلاب مي تواند باعث كاهش 
كيفيت آب شود. آلودگي چيزي است كه امروزه در
 اطراف ما بسيار رايج است ، كه يكي از آنها ناشي
 از رشد صنعتي است.لوله كاروگيت اين كاهش كيفيت آب به
 دليل عدم توانايي كل بدن در ادامه جمع شدن 
زباله هايي است كه هر روز به آن وارد مي شوند ، 
ايجاد مي شود. به طور كلي ، رودخانه به دليل 
فعاليت هاي دفع فاضلاب كه نظارت خوبي ندارند ، 
با مواد خطرناك ناشي از فاضلاب آلوده است.
 پساب خود حاوي تركيباتي است كه مي تواند 
براي بدن انسان سمي باشد. بنابراين ، قبل از 
تخليه در محيط زباله مايع ، ابتدا بايد فرآيند 
صنعتي پردازش شود. به طوري كه در مقابله 
با اين مشكلات دولت جاوا شرقي يك منطقه 
صنعتي تشكيل مي دهد ، انتظار مي رود
 دولت از اين روش براي كاهش تأثير منفي
 افزايش صنعت استفاده كند. بنابراين ، 
دولت شرق جاوا مقررات ويژه اي را در مورد 
كيفيت پساب خروجي از فاضلاب حاصل از
 هر صنعت وضع كرد ، يعني آيين نامه 
شماره 72 فرماندار شرق جاوه در سال 2013
PT X براي مديريت فاضلاب صنعتي به مدت 20 
سال يك كارخانه تصفيه فاضلاب (WWTP) 
را اداره كرده است. PT X كاملاً متعهد به 
حفظ كيفيت محيط زيست با كنترل صنعت است.
 طبق برنامه توسعه شركت ، در آينده نزديك
 PT. X صنعت خود را توسعه خواهد داد. اين
 افزايش مطمئناً به توجه ويژه اي نيز نياز دارد
 زيرا مطمئناً باعث افزايش ميزان پساب توليد
 شده توسط اين شركت نيز خواهد شد. اين 
افزايش مطمئناً در عملكرد شبكه هاي تصفيه 
خانه تأثير خواهد داشت. اين مي تواند در آينده
 خطراتي را به همراه داشته باشد. بنابراين ،
 ما به سيستمي نياز داريم كه بتواند از بروز
 مشكلات جلوگيري كند.سپتيك تانك
يكي از راه هاي جلوگيري از آن استفاده از 
سيستم مديريت ريسك ، يعني اثرات و تجزيه 
و تحليل حالت خرابي (FMEA) است. طبق گفته
 Andiyanto ، FMEA يكي از روش هاي تجزيه 
و تحليل ريسك است كه براي ارزيابي احتمال 
خرابي سيستم ، فرآيند ، طراحي ، يا خدمات 
سپس شكست براي تعيين اولويت كاربري كمي
 تعيين مي شود. به احتمال زياد خطر در هر
 فرآيند ايجاد مي شود زيرا همه فرايندها بايد
 زباله يا زباله توليد كنند كه در واقع مطلوب نيست. 
اين زباله ها يا زباله ها مي توانند خطر ايجاد كنند.
 FMEA روش صحيحي براي استفاده است 
زيرا FMEA قادر به تعيين اولويت ها در رسيدگي
 به مشكلات است ، علاوه بر اين FMEA همچنين 
روشي است كه قادر است مشكلات را به طور كامل
 تجزيه و تحليل كند. بنابراين در اين مطالعه هدف
 كنترل خطر تراكم فاضلاب در PT بود. . X. 
به همين دليل ، تجزيه و تحليل خطر تصفيه فاضلاب
 با استفاده از تجزيه و تحليل استخوان ماهي انجام 
مي شود ، سپس اولويت براي عدم موفقيت 
در مديريت با استفاده از روش FMEA تعيين مي شود