wastewatertreatment

تصفيه آب و فاضلاب

اكسيژن مورد نياز فاضلاب

كل ميزان اكسيژن مورد نياز فاضلاب در يك فاضلاب خاص مجموع SOUR و BOUR است. نياز روزانه به اكسيژن كل توسط جريان آب فاضلاب تعيين مي شود ، در حالي كه حداكثر غلظت DO كه بايد در يك نقطه مشخص در طول فاضلاب بدست آيد به زمان ماند در فاضلاب در حداقل جريان بستگي دارد.سپتيك تانك براي به دست آوردن برآورد قابل اطمينان از اكسيژن ورودي براي طراحي براي اين منظور ، توصيه شده است كه فاضلاب بايد چندين بار از نظر غلظت سولفيد روزانه و فصلي ، ميزان جذب اكسيژن و ميزان اكسيداسيون سولفيد آزمايش شود (US EPA ، 1974 ؛ Newcombe و همكاران ، 1979 ؛ ورنيك ، 1987). نمونه ها بايد بلافاصله پس از جمع آوري آزمايش شوند تا شبيه سازي دريچه منهول  بهتري از شرايط واقعي فاضلاب انجام شود. يك روش دقيق براي بهينه سازي كل اكسيژن مورد نياز براي كنترل سولفيد توسط USEPA (1985) ارائه شده است. بون و ليستر (1975) معادله زير را براي محاسبه غلظت DO كه در پايين يك منبع اصلي در حال افزايش است ، براي حفظ شرايط هوازي ارائه داده اند. .2.8 702 / Co = (SOUR + -) - 1.07 T5-1d 4 a طبق Boon (1995) ، ميانگين SOUR فاضلاب خانگي معمولي (BOD5 حدود 400 ميلي گرم در 1) در حدود 14 ميلي گرم در ساعت است. 15 درجه سانتيگراد مقدار متناظر براي فاضلاب حاوي بخش قابل توجهي از تخليه هاي صنعتي يا داشتن BOD5 به طور قابل توجهي پايين تر از فاضلاب خانگي ،سپتيك تانك 6 ميلي گرم در ليتر ساعت است. لوله كاروگيت در مقابل ، Speece و همكاران (1990) ، مقادير SOUR و BOUR 10 و 4 ميلي گرم در ساعت را گزارش كرده اند ، به ترتيب در 20 درجه سانتيگراد. از ميزان جذب اكسيژن ذكر شده در بالا ، به نظر مي رسد كه كل اكسيژن مورد نياز با ماندگاري طولاني ، به ويژه در دما ممكن است بسيار بالا باشد. در اين مورد ، ممكن است از نظر اقتصادي امكان حل شدن چنين غلظت بالاي DO در نقطه سنگزني وجود نداشته باشد و از اين رو امكانات تزريق بايد در بسياري از نقاط در امتداد اين لوله قرار داشته باشد.قابليت انعطاف پذيري اكسيژن در فاضلاب . ، 1977). در هر درجه حرارت مشخص ، حلاليت اكسيژن در فاضلاب با افزايش فشار جو افزايش مي يابد. بنابراين ، مي توان هوادهي يا اكسيژن رساني كارآمدتري را در شبكه هاي فشار نسبت به فاضلاب هاي ثقلي كه جريان تحت فشار جوي است ، به دست آورد. حلاليت اكسيژن با افزايش دما كاهش مي يابد. جدول 2.1 حلاليت اكسيژن خالص و اتمسفر در آب خالص در دما و فشارهاي مختلف را نشان مي دهد.حلاليت اكسيژن بطور قابل توجهي تحت تأثير ناخالصي هاي محلول در فاضلاب به جز نيتروژن نيست (Pomeroy and Lofy، 1977). افزايش محتواي اكسيژن محلول در فاضلاب با تزريق هوا باعث افزايش نيتروژن محلول در فاضلاب مي شود كه در انحلال اكسيژن بيشتر تداخل ايجاد مي كند و در نتيجه كارايي انحلال را كاهش مي دهد. با استفاده از اكسيژن خالص به كاهش اين مشكل كمك مي كند ، تداخل نيتروژن باعث كاهش بازده انتقال در غلظت هاي بالاتر DO ، به ويژه تحت فشارهاي محيطي مي شود. فاضلاب حاوي نيتروژن محلول در مقداري برابر با غلظت اشباع هوا است (تقريباً 15 ميلي گرم در هر 1 در 1 اتمسفر و 20) درجه سانتيگراد) در دماهاي نرمال فاضلاب ، مقدار اكسيژن خالصي كه در تعادل با فشار اتمسفر كاملاً حل مي شود همان مقدار موجود در آب در تعادل با هوا (2/9 ميلي گرم در 1) است ، زيرا فاز گاز از 79٪ نيتروژن تشكيل مي شود. اگر تلاش شود با استفاده از اكسيژن خالص به غلظت هاي بالاتر DO برسيد ، مقداري اكسيژن حل نشده باقي مي ماند و مقداري نيتروژن محلول را از بين مي برد. سلب نيتروژن دو مشكل ايجاد مي كند (Speece و همكاران ، 1990). (i) سرعت انتقال اكسيژن را به دليل رقيق شدن غلظت اكسيژن در فاز گاز توسط نيتروژن محروم كاهش مي دهد و (ب) پتانسيل كارايي جذب اكسيژن را كاهش مي دهد زيرا در صورت دستيابي به غلظت هاي بالاتر DO ، اكسيژن رقيق شده پس از آن بايد هدر رود. . افزايش DO به 30 ميلي گرم در 1 در 25 درجه سانتيگراد و 1 فشار اتمسفر با تزريق منفرد ، باعث كاهش 29 درصدي اكسيژن مي شود ، اگرچه حلاليت اكسيژن در حدود 40 ميلي گرم در 1 است (Pomeroy and Lofy، 1977). اگر اكسيژن بيش از يك مرحله تأمين شود يا با حذف نيتروژن محلول از فاضلاب توسط نيتروژن زدايي ، اين هدر رفت به حداقل مي رسد (Charnock، 1979؛ Shaw، 1980).پتانسيل سلب نيتروژن آب با افزايش فشار كاهش مي يابد (Speece etal. ، 1990). به عنوان مثال ، در فشار 4 اتمسفر ، فاز گاز بايد از 20٪ نيتروژن تشكيل شود ، در حالي كه در فشار محيط 79٪ است. غلظت اكسيژن اشباع در 4 اتمسفر 141 ميلي گرم در 1 دسي بل (تركيب اكسيژن 80٪) خواهد بود ، در حالي كه مقدار متناظر فشار محيط 2/9 ميلي گرم در 1 است (تركيب اكسيژن 20٪). علاوه بر عوامل مورد بحث در بالا ، همچنين به قطر حباب ، طول و قطر لوله و سرعت اصلي بستگي دارد (Cadee، 1984؛ Sewards and Carpenter، 1989)دريچه منهول

سيستم هاي فاضلاب شهري

سيستم هاي فاضلاب شهري ، كه به طور معمول براي انتقال فاضلاب از منبع اصلي آن به تصفيه خانه فاضلاب (WWTP) استفاده مي شود ، مي تواند به عنوان يك مركز تصفيه مورد استفاده قرار گيرد زيرا (من) آنها حاوي باكتري هاي هتروتروف هستند كه قادر به اكسيداسيون مواد آلي هستند و در داخل بدن جريان معلق هستند فاضلاب و متصل به سطح محيط خيس شده ، و (ب) آنها زمانهاي احتباس را فراهم مي كنند فاضلاب صنعتي كه اغلب قابل مقايسه با توتوز در يك مخزن هوادهي لجن فعال معمولي هستند و در بعضي موارد ، ممكن است با زمان نگهداري هيدروليك در WWTP برابر نباشد. استفاده از فاضلاب به عنوان تاسيسات تصفيه مي تواند يك روش اقتصادي براي كاهش بار در فاضلاب موجود يا كاهش اندازه فاضلاب پيشنهادي باشد. مطالعه حاضر براي بررسي امكان استفاده از سيستم هاي فاضلاب شهري به عنوان راكتورهاي بيولوژيكي رشد معلق براي تصفيه فاضلاب فاضلاب بهداشتي خانگي انجام شده است. جريان در يك فاضلاب جاذبه خطي با استفاده از يك راكتور دسته اي با فاضلاب خام خانگي شبيه سازي شد. مقايسه حمل و نقل جاذبه هوازي و بي هوازي شبيه سازي شده نشان داد كه درمان هوازي بهترين روش درمان درون فاضلاب است. راندمان حذف COD (SCOD) محلول در يك دوره نگهداري 8 ساعت به ترتيب در شرايط هوازي و بي هوازي به ترتيب 36 و 6 درصد در دماي متوسط ​​22 درجه سانتيگراد. ميزان كل COD مربوطه به ترتيب 8 و 11٪ بود. هنگامي كه نمونه هاي پساب ، پس از يك دوره ماندگاري 6 ساعته از راكتورهاي دسته اي گرفته شد ، در يك ستون ته نشيني در مقياس نيمكت براي يك ساعت ته نشين شدند ، لوله كاروگيت ميانگين حذف مواد معلق در شرايط هوازي 29٪ بيشتر از موارد تحت شرايط بي هوازي بود.تحت شرايط هوازي ، مشخص شد كه حذف مواد آلي محلول در حين حمل و نقل شبيه سازي شده به شدت تحت تأثير قدرت فاضلاب ورودي است. براي بررسي تأثير COD محلول محلول در نفوذ فاضلاب (SCOD0) و مواد جامد معلق در نفوذ (SS ()) بر روي تصفيه هوازي فاضلاب ، 27 فاضلاب فردي جمع شده از ورودي به سه تصفيه خانه فاضلاب تحت آزمايشات دمايي در دماي 20 درجه سانتيگراد قرار گرفتند. SCOD طي يك دوره ماندگاري 8 ساعته در دماي 20 درجه سانتيگراد به طور متوسط ​​48 ، 40 و 61 درصد براي فاضلاب هاي داراي SCODo پايين SS0 كم ، SCOD0 بالا و SS0 كم و SCOD0 بالا و SSo بالا به ترتيب بازده مربوط به حذف BOD5 محلول مربوط به 64 ، 59 و 81 درصد است. تجزيه و تحليل آماري داده هاي COD محلول نشان داد كه ، در طول مدت نگهداري از يك تا سه ساعت ، حذف COD محلول تنها به طور قابل توجهي توسط SSo تأثير مي گذارد. در دوره هاي احتباس بالاتر ، حذف COD محلول به طور قابل توجهي توسط هر دو SCOD0 و SSo تحت تأثير قرار گرفت. حذف COD محلول به سينتيك مرتبه اول با توجه به زمان پيدا شد. ميزان جذب اكسيژن در فاضلاب هاي مختلف به طور گسترده اي متفاوت بود و به نظر نمي رسد كه رابطه مشخصي با SCOD0or SSo داشته باشد. ازن افزايش زيست توده معلق فاضلاب با افزودن لجن فعال ، در غلظت 100 ميلي گرم VSS / 1 ، در ورودي فاضلاب هوازي شبيه سازي شده منجر به افزايش قابل توجهي در حذف مواد آلي محلول شد. مشخص شد كه حذف COD محلول در فاضلاب بذر تقريباً به صورت خطي افزايش مي يابد با افزايش غلظت بذر در محدوده 100-1000 ميلي گرم در ليتر . اثر غلظت دانه در حذف COD محلول اما به نظر مي رسد با افزايش زمان ماند افزايش مي يابد. به نظر مي رسد حذف SCOD در فاضلاب بذر با توجه به زمان از سينتيك مرتبه دوم پيروي مي كند. در غلظت اوليه بذر 100-1000 ميلي گرم در 1 ، پساب راكتور بچ پس از يك دوره ماندگاري 6 ساعته استقرار رضايت بخشي را نشان دادمشخصات. ميزان جذب اكسيژن فاضلاب بذر با گذشت زمان در غلظت هاي 100 و 250 ميلي گرم در 1 بذور روند خاصي نشان نداد ، در حالي كه در غلظت هاي بالاتر بذر مانند آنچه در يك مخزن لجن فعال شده با پلاگين مشاهده مي شد ، مشابه بود. مطالعه اي كه در آن فاضلاب جمع شده از ورودي سيفون بزرگ آمان (GAS) در يك راكتور دسته اي هوازي نگهداري مي شود ، نشان داد كه با حفظ شرايط هوازي در GAS ، ضريب جابجايي متوسط ​​SCUD و BOD5 به ترتيب 60 و 78٪ قابل دستيابي است بيش از 8 ساعت در دماي ميانگين 25 درجه سانتي گراد. متوسط ​​تقاضاي اكسيژن فاضلاب 30 ميلي گرم در ليتر در ساعت برآورد شد. نتيجه مطالعه حاضر احتمال استفاده زياد از سيستم هاي فاضلاب شهري به عنوان يك راكتور بيولوژيكي هوازي را براي حذف مواد آلي محلول در حين انتقال نشان مي دهد.مخازن اسيد

آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر

اهميت نسبي انواع آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر قابل تجزيه بيولوژيكي كمي كاهش مي يابد. اين وضعيت به دليل بازسازي و تشديد بسياري فاضلاب صنعتي از گياهان تصفيه فاضلاب (WWTP) ايجاد مي شود كه مي تواند حذف بهتر و كارآمدتري از اين مواد را فراهم كند. بنابراين هم اكنون وجود آلاينده هاي خاص در فاضلاب مورد توجه قرار گرفته است [1]. اين مواد مي توانند نه تنها بر اكوسيستم هاي آب ، بلكه در صورت آلودگي منابع آب آشاميدني [2] ، حتي فاضلاب بهداشتي بر سلامت انسان تأثير منفي بگذارند. بخشي از اين آلاينده هاي خاص ، موادي است كه معمولاً به عنوان PPCP (داروها و محصولات مراقبت شخصي) توصيف مي شود [3]. داروها و متابوليت هاي آنها بدن انسان را در فاضلاب رها مي كنند و فقط برخي از موارد مكرر با موفقيت توسط جوامع ميكروبي تخريب مي شوند. لوله كاروگيت غلظت بسياري از مواد ديگر عملاً همانند پساب فاضلاب در فاضلاب است. همچنين مي توانيم پيش بيني كنيم كه مصرف داروها رو به افزايش است. جديد ، اين روزها مواد ناشناخته اي نيز در آينده رخ خواهد داد. به همين دلايل ، به نظر مي رسد اين روزها حذف موفقيت آميز اين مواد از فاضلاب بسيار مهم است. بنابراين يك پروژه تحقيقاتي با تمركز بر نظارت بر اين مواد در فاضلاب جمهوري چك آغاز شد. ازن اهداف اصلي اين پروژه توصيف غلظت مواد انتخاب شده در فاضلاب و كارايي تصفيه در WWTP بيولوژيكي مكانيكي كلاسيك است. بر اساس اين يافته ها مسئله اصلي توصيف و بررسي مناسب ترين فن آوري ها در WWTP براي از بين بردن اين مواد است. اين مقاله به طور خلاصه نتايج نظارت بر داروهاي انتخابي در چهار WWTP در جمهوري چك را نشان مي دهد. بازده درمان اين مواد شرح داده شده و فرآيندهاي اصلي درمان مورد بحث قرار گرفته اند. اين نتايج مشاهده شده با يافته هاي منتشر شده توسط نويسندگان ديگر بحث شده است. فن آوري هاي ممكن براي بهبود كارايي درمان اين مواد ذكر شده است. تجربي اين روزها داروهاي زيادي در محيط آب وجود دارد. بنابراين پنج نماينده اصلي براي نظارت دقيق انتخاب شدند. اين مواد بر اساس پروژه هاي تحقيقاتي قبلي در مورد مصرف داروها (ديكلوفناك ، ايبوپروفن ، كاربامازپين ، اسيد ساليسيليك ، اسيد كلوفيبريك) در جمهوري چك انتخاب شده بودند [4]. اين مواد بيشترين داروهاي مورد استفاده در جمهوري چك را نشان مي دهند. چهار WWTP با فن آوري مختلف درمان و ظرفيت طراحي شده براي نظارت بر مواد انتخاب شده انتخاب شده است. ليست WWTP در جدول 1 شرح داده شده است. مخازن اسيد اين WWTP نشان دهنده فن آوري هاي تصفيه فاضلاب معمولي است كه در جمهوري چك استفاده مي شود. كدهاي A تا D براي جهت گيري بهتر در نتايج اختصاص داده شدند. مخفف PE به معناي معادل جمعيت است كه معمولاً به عنوان شاخص اندازه WWTP استفاده مي شود. يك PE به معناي 60 گرم BOD در روز در نفوذ است. طي سالهاي 2010 - 2012 ، هفده سري نمونه از WWTP انتخاب شده است. دو سري در WWTP A و پنج سري در WWTP B ، C و D. انجام شد. هر سري از نمونه ها شامل پروفيل هايي به عنوان نفوذ ، پيش تصفيه مكانيكي ، تصفيه بيولوژيكي (دنيتريفيكاسيون و نيتريفيكاسيون) و پساب بودند. نمونه ها به عنوان نمونه نقطه اي جمع آوري شدند. غيرفعال سازي پروفايل ها

آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر

اهميت نسبي انواع آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر قابل تجزيه بيولوژيكي كمي كاهش مي يابد. اين وضعيت به دليل بازسازي و تشديد بسياري فاضلاب صنعتي از گياهان تصفيه فاضلاب (WWTP) ايجاد مي شود كه مي تواند حذف بهتر و كارآمدتري از اين مواد را فراهم كند. بنابراين هم اكنون وجود آلاينده هاي خاص در فاضلاب مورد توجه قرار گرفته است [1]. اين مواد مي توانند نه تنها بر اكوسيستم هاي آب ، بلكه در صورت آلودگي منابع آب آشاميدني [2] ، حتي فاضلاب بهداشتي بر سلامت انسان تأثير منفي بگذارند. بخشي از اين آلاينده هاي خاص ، موادي است كه معمولاً به عنوان PPCP (داروها و محصولات مراقبت شخصي) توصيف مي شود [3]. داروها و متابوليت هاي آنها بدن انسان را در فاضلاب رها مي كنند و فقط برخي از موارد مكرر با موفقيت توسط جوامع ميكروبي تخريب مي شوند. لوله كاروگيت غلظت بسياري از مواد ديگر عملاً همانند پساب فاضلاب در فاضلاب است. همچنين مي توانيم پيش بيني كنيم كه مصرف داروها رو به افزايش است. جديد ، اين روزها مواد ناشناخته اي نيز در آينده رخ خواهد داد. به همين دلايل ، به نظر مي رسد اين روزها حذف موفقيت آميز اين مواد از فاضلاب بسيار مهم است. بنابراين يك پروژه تحقيقاتي با تمركز بر نظارت بر اين مواد در فاضلاب جمهوري چك آغاز شد. ازن اهداف اصلي اين پروژه توصيف غلظت مواد انتخاب شده در فاضلاب و كارايي تصفيه در WWTP بيولوژيكي مكانيكي كلاسيك است. بر اساس اين يافته ها مسئله اصلي توصيف و بررسي مناسب ترين فن آوري ها در WWTP براي از بين بردن اين مواد است. اين مقاله به طور خلاصه نتايج نظارت بر داروهاي انتخابي در چهار WWTP در جمهوري چك را نشان مي دهد. بازده درمان اين مواد شرح داده شده و فرآيندهاي اصلي درمان مورد بحث قرار گرفته اند. اين نتايج مشاهده شده با يافته هاي منتشر شده توسط نويسندگان ديگر بحث شده است. فن آوري هاي ممكن براي بهبود كارايي درمان اين مواد ذكر شده است. تجربي اين روزها داروهاي زيادي در محيط آب وجود دارد. بنابراين پنج نماينده اصلي براي نظارت دقيق انتخاب شدند. اين مواد بر اساس پروژه هاي تحقيقاتي قبلي در مورد مصرف داروها (ديكلوفناك ، ايبوپروفن ، كاربامازپين ، اسيد ساليسيليك ، اسيد كلوفيبريك) در جمهوري چك انتخاب شده بودند [4]. اين مواد بيشترين داروهاي مورد استفاده در جمهوري چك را نشان مي دهند. چهار WWTP با فن آوري مختلف درمان و ظرفيت طراحي شده براي نظارت بر مواد انتخاب شده انتخاب شده است. ليست WWTP در جدول 1 شرح داده شده است. مخازن اسيد اين WWTP نشان دهنده فن آوري هاي تصفيه فاضلاب معمولي است كه در جمهوري چك استفاده مي شود. كدهاي A تا D براي جهت گيري بهتر در نتايج اختصاص داده شدند. مخفف PE به معناي معادل جمعيت است كه معمولاً به عنوان شاخص اندازه WWTP استفاده مي شود. يك PE به معناي 60 گرم BOD در روز در نفوذ است. طي سالهاي 2010 - 2012 ، هفده سري نمونه از WWTP انتخاب شده است. دو سري در WWTP A و پنج سري در WWTP B ، C و D. انجام شد. هر سري از نمونه ها شامل پروفيل هايي به عنوان نفوذ ، پيش تصفيه مكانيكي ، تصفيه بيولوژيكي (دنيتريفيكاسيون و نيتريفيكاسيون) و پساب بودند. نمونه ها به عنوان نمونه نقطه اي جمع آوري شدند. غيرفعال سازي پروفايل ها

آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر

اهميت نسبي انواع آلودگيهاي متداول در فاضلاب مانند كربن آلي ، نيتروژن يا فسفر قابل تجزيه بيولوژيكي كمي كاهش مي يابد. اين وضعيت به دليل بازسازي و تشديد بسياري فاضلاب صنعتي از گياهان تصفيه فاضلاب (WWTP) ايجاد مي شود كه مي تواند حذف بهتر و كارآمدتري از اين مواد را فراهم كند. بنابراين هم اكنون وجود آلاينده هاي خاص در فاضلاب مورد توجه قرار گرفته است [1]. اين مواد مي توانند نه تنها بر اكوسيستم هاي آب ، بلكه در صورت آلودگي منابع آب آشاميدني [2] ، حتي فاضلاب بهداشتي بر سلامت انسان تأثير منفي بگذارند. بخشي از اين آلاينده هاي خاص ، موادي است كه معمولاً به عنوان PPCP (داروها و محصولات مراقبت شخصي) توصيف مي شود [3]. داروها و متابوليت هاي آنها بدن انسان را در فاضلاب رها مي كنند و فقط برخي از موارد مكرر با موفقيت توسط جوامع ميكروبي تخريب مي شوند. لوله كاروگيت غلظت بسياري از مواد ديگر عملاً همانند پساب فاضلاب در فاضلاب است. همچنين مي توانيم پيش بيني كنيم كه مصرف داروها رو به افزايش است. جديد ، اين روزها مواد ناشناخته اي نيز در آينده رخ خواهد داد. به همين دلايل ، به نظر مي رسد اين روزها حذف موفقيت آميز اين مواد از فاضلاب بسيار مهم است. بنابراين يك پروژه تحقيقاتي با تمركز بر نظارت بر اين مواد در فاضلاب جمهوري چك آغاز شد. ازن اهداف اصلي اين پروژه توصيف غلظت مواد انتخاب شده در فاضلاب و كارايي تصفيه در WWTP بيولوژيكي مكانيكي كلاسيك است. بر اساس اين يافته ها مسئله اصلي توصيف و بررسي مناسب ترين فن آوري ها در WWTP براي از بين بردن اين مواد است. اين مقاله به طور خلاصه نتايج نظارت بر داروهاي انتخابي در چهار WWTP در جمهوري چك را نشان مي دهد. بازده درمان اين مواد شرح داده شده و فرآيندهاي اصلي درمان مورد بحث قرار گرفته اند. اين نتايج مشاهده شده با يافته هاي منتشر شده توسط نويسندگان ديگر بحث شده است. فن آوري هاي ممكن براي بهبود كارايي درمان اين مواد ذكر شده است. تجربي اين روزها داروهاي زيادي در محيط آب وجود دارد. بنابراين پنج نماينده اصلي براي نظارت دقيق انتخاب شدند. اين مواد بر اساس پروژه هاي تحقيقاتي قبلي در مورد مصرف داروها (ديكلوفناك ، ايبوپروفن ، كاربامازپين ، اسيد ساليسيليك ، اسيد كلوفيبريك) در جمهوري چك انتخاب شده بودند [4]. اين مواد بيشترين داروهاي مورد استفاده در جمهوري چك را نشان مي دهند. چهار WWTP با فن آوري مختلف درمان و ظرفيت طراحي شده براي نظارت بر مواد انتخاب شده انتخاب شده است. ليست WWTP در جدول 1 شرح داده شده است. مخازن اسيد اين WWTP نشان دهنده فن آوري هاي تصفيه فاضلاب معمولي است كه در جمهوري چك استفاده مي شود. كدهاي A تا D براي جهت گيري بهتر در نتايج اختصاص داده شدند. مخفف PE به معناي معادل جمعيت است كه معمولاً به عنوان شاخص اندازه WWTP استفاده مي شود. يك PE به معناي 60 گرم BOD در روز در نفوذ است. طي سالهاي 2010 - 2012 ، هفده سري نمونه از WWTP انتخاب شده است. دو سري در WWTP A و پنج سري در WWTP B ، C و D. انجام شد. هر سري از نمونه ها شامل پروفيل هايي به عنوان نفوذ ، پيش تصفيه مكانيكي ، تصفيه بيولوژيكي (دنيتريفيكاسيون و نيتريفيكاسيون) و پساب بودند. نمونه ها به عنوان نمونه نقطه اي جمع آوري شدند. غيرفعال سازي پروفايل ها

تصفيه فاضلاب بهداشتي

وجود رنگها و فلزات سنگين در فرآيندهاي صنعتي مانند برنزه سازي كروم در صنعت چرم سازي معمول است و از بين بردن آنها يك مشكل زيست محيطي است. تكنيكهاي مختلفي براي درمان رنگها و فلزات سنگين در پسابها ساخته و بكار رفته است. در ميان آنها ، جذب نشان داد كه يك كار اقتصادي ، ساده و يك تكنيك موثر است.فاضلاب صنعتي زئوليت ها ميل زيادي براي كاتيون هاي فلزات در حال انتقال دارند ، اما فقط ميل كمي براي آنيون ها و مولكول هاي آلي غير قطبي دارند. استفاده از يك زئوليت در حذف فلزات سنگين ممكن است با حضور ميكروارگانيسم ها بهبود يابد. هدف از اين كار تصفيه پساب حاوي رنگها و فلزات سمي است. چندين پارامتر عملياتي مانند pH ، غلظت و رفتار جنبشي مورد مطالعه قرار گرفت. فاضلاب بهداشتي اين فرآيند ابتكاري براي تصفيه رنگها و پسابهاي فلزات سنگين نشان داد كه سيستم زئوليت-زيست توده قادر است حذف تركيبي از Azure B و كروم (VI) را انجام دهد. مخلوطي از محلول هاي رنگ و فلز تحت درمان قرار گرفتند كه در 8 روز بالاتر از 50٪ در مورد كروم (VI) و بالاتر از 99 removal حذف شد.لوله كاروگيت فرآيندهاي صنعتي مانند برنزه سازي كروم در صنعت چرم سازي از رنگها و فلزات سنگين استفاده مي كند و حذف آنها ممكن است يك مشكل زيست محيطي باشد. اين فرايندهاي صنعتي مبتني بر فرآيندهاي شيميايي شامل چندين تركيب آلي و غير آلي مانند: اسيدها ، نمك هاي كروم ، رنگ ها ، مواد كمكي و ساير مواد افزودني شيميايي است [1]. تخليه مستقيم پساب هاي رنگ به دليل بار آلي زياد ، سميت و آلودگي زيبايي ناشي از رنگ مي تواند محيط را با مشكلات جدي مواجه كند. يكي ديگر از مشكلات زيست محيطي وجود فلزات سنگين در پساب است. تحت شرايط خاص محيطي ، ممكن است در سطوح سمي جمع شده و باعث آسيب اكولوژيكي شوند. تكنيك هاي مختلفي براي درمان رنگ ها و / يا فلزات سنگين در پساب ها توليد و استفاده شد. در ميان آنها ، جذب نشان داد كه يك كار اقتصادي ، ساده و يك تكنيك موثر است. ازن امروزه ، استفاده از مواد رس با توجه به هزينه و پتانسيل آنها براي تبادل يوني در حال بررسي است. زئوليتها ميل زيادي براي كاتيونهاي فلزات در حال انتقال دارند ، اما فقط ميل كمي براي آنيونها و مولكولهاي آلي غير قطبي دارند [2]. استفاده از يك زئوليت در حذف فلزات سنگين ممكن است با حضور ميكروارگانيسم ها بهبود يابد. هدف از اين كار ، تصفيه پساب حاوي رنگ و فلزات سمي مانند لاجورد B و كروم (VI) است. در گزارش هاي قبلي ، حذف كروم توسط يك فرآيند جذب مورد مطالعه قرار گرفته است و قبل از مطالعه آلاينده هاي مخلوط ، لازم است كه ويژگي هاي رفتار فرآيند جذب را بدانيد ، هنگامي كه پساب حاوي رنگ به عنوان آلاينده است. بنابراين ، در اين كار يك مطالعه پي در پي پيشنهاد شده است. در ابتدا ، فرآيند جذب رنگ Azure B در زئوليت مطالعه شده است. علاوه بر اين ، يك سيستم كم هزينه با تركيب خصوصيات جذب بيولوژيكي يك ميكروارگانيسم با خواص تبادل يوني يك زئوليت ايجاد شده است تا همزمان كروم و رنگ را از پساب حذف كند. اين فرايند ابتكاري تركيبي استكاهش كروم (VI) به كروم (III) توسط باكتري A. visغير مجاز مي باشدusus با جذب رنگ و كروم در يك زئوليت.محلول هاي DyeDye با Azure B خريداري شده از Aldrich (شماره CAS 531-55-5) تهيه شده اند. محلولهاي آبي با توجه به آزمايشات در غلظتهاي بين 25/1/500 ميلي گرم در ليتر تهيه شدند. محلولهاي MetalChromium با رقيق كردن K2Cr2O7 (Riedel-de Haen) در آب مقطر تهيه شدند. از زئوليت ZeoliteNaY (رابطه Si / Al 2.83 ، منطقه BET 700 متر مربع در گرم) به عنوان پشتيباني استفاده شد. قبل از استفاده ، زئوليت فاجازيت NaY (زئوليست بين الملل) در طي 8 ساعت تحت جريان هواي خشك با كلسينه در دماي 500 درجه سانتيگراد تحت تيمار قرار گرفت. ميكروارگانيسم ويسكوز از مجموعه فرهنگ اسپانيايي دانشگاه والنسيا به دست آمد. از محيطي با 10 گرم در ليتر گلوكز ، 5 گرم در ليتر پپتون ، 3 گرم در ليتر عصاره مالت و 3 گرم در ليتر عصاره مخمر براي رشد استفاده شد. جذب و نگهداري از ميكروارگانيسم. جذب فلزي رنگي فلاسك هاي ارلن ماير (250 ميلي ليتر) حاوي 1 گرم زئوليت در 150 ميلي ليتر محلول هاي مختلف Azure B استفاده شد. مطالعات ايزوترم با محلولهاي غلظت Azure B بين 25/1/500 ميلي گرم در ليتر انجام شد. مطالعات جنبشي با غلظت 10 ميلي گرم در ليتر به مدت 15 دقيقه انجام شد. براي مطالعه تأثير pH بر حذف رنگ ، مقادير pH از 2 تا 7.5 متغير است. pH محلول با استفاده از محلولهاي H2SO4or NaOH (0.1 M) به طور منظم در مقدار مورد نظر حفظ مي شد. تمام آزمايشات در يك شيكر دوار در 150 دور در دقيقه و 28 درجه سانتيگراد انجام شد. سازند ويسكوزوسبيوفيلم با توجه به كوئينتلا و تاوارس تهيه شد [3]. باكتري در مرحله نمايي منحني رشد برداشت شد. اين آزمايشات با فلاسكهاي 250 ميلي ليتري ارلن ماير حاوي 1 گرم زئوليت پوشيده شده از بيوفيلم (غلظت باكتري 5 گرم در ليتر) و 150 ميلي ليتر مخلوط محلولهاي مختلف رنگ و كروم در غلظتهاي 100 ميلي گرم در ليتر كروم با 100 ، 150 300 ، 450 ، 600 ميلي گرم در ليتر رنگ. همه آزمايشات جذب زيستي در يك شيكر دوار در 150 دور در دقيقه ، دماي 28 درجه سانتيگراد انجام شد. نمونه هاي 1 ميلي ليتر گرفته شد ، براي تعيين رنگ و كروم ، سانتريفيوژ و تجزيه و تحليل شد. اين آزمايشات دو بار انجام شد ، زيرا حاشيه خطاي آزمايشي زير 3٪ بود. تعيين آزور B محتواي رنگ به روش اسپكتروفتومتري (T60 UV Visible ، PG Instruments) در مايع رويي بر اساس منحني هاي كاليبراسيون ساخته شده در حداكثر طول موج جذب (648 نانومتر) اندازه گيري شد. در صورت جذب بيشتر از محدوده منحني كاليبراسيون ، نمونه با آب مقطر رقيق شد. تعيين كروم كروم با ظرفيت اندازه گيري جذب در 540 نانومتر از مجتمع بنفش رنگ كروم (VI) با 1.5 ديفنيل كاربازيد در محلول اسيدي (T60 UV قابل مشاهده است) كمي تعيين شد. ، ابزارهاي PG). براي تعيين كل كروم ، كروم (III) ابتدا با افزودن بيش از حد پرمنگنات پتاسيم قبل از واكنش با 1،5-دي فنيل كاربازيد ، در دماي بالا به كروم (VI) اكسيد شد. مخازن اسيد غلظت كروم (III) با اختلاف بين غلظت كل كروم و كروم (VI) محاسبه شد

حذف باكتري از فاضلاب

با گذشت چند روز ، مشكلات آب يكي از كانون توجهات و بحث هاي بزرگ بين المللي بوده است. آلودگي محيط زيست عمدتا به دليل صنعتي شدن سريع است. اين يك مشكل طاقت فرسا براي حفظ كيفيت و پاكيزگي آب است.فاضلاب صنعتي تخليه مواد زائد صنعتي به آبزيان تهديدي بزرگ براي زندگي آبزيان و همچنين براي سلامتي انسان است. اين به دليل سمي بودن و اثرات بعد از آن از اهميت بالايي برخوردار است. فاضلاب بهداشتي جذب يك تكنيك سازگار با محيط زيست است كه اكنون چند روز براي تصفيه فاضلاب كشاورزي استفاده مي شود. آب فاضلاب ابتدا از طريق فيلترهاي مناسب كم هزينه و سازگار با محيط زيست فيلتر مي شود. سپس آب فيلتر شده با استفاده از جاذب هاي طبيعي كم هزينه و آسان در دسترس مانند پوست موز و مقياس ماهي M. Thilapia در معرض جذب قرار مي گيرد. از تركيب هر دو جاذب براي تصفيه فاضلاب با نسبت قد و زمان تماس متفاوت استفاده شد. آب تصفيه شده به دست آمده در مقايسه با خصوصيات اوليه فاضلاب زراعي ، كاهش قابل توجهي در TDS ، تعداد باكتريها ، مقدار نيتروژن ، آهن ، پتاسيم ، TSS ، كدورت ، فسفر و غيره خواهد داشت.لوله كاروگيت اين روش بسيار اقتصادي ، مقرون به صرفه و سازگار با محيط زيست است. اين به كاهش كمبود آب با استفاده از جاذب هاي كم هزينه كمك مي كند.هند كشوري در حال توسعه است كه روز به روز جمعيت آن افزايش مي يابد. براي توسعه اقتصاد ، نياز به تأسيسات جديد صنعتي است. بسياري از اراضي و اجسام آبي اطراف به شدت با ريختن تصادفي مواد جامد و مواد زائد مايع توليد شده توسط فرآيند سريع صنعتي آلوده مي شوند. افزايش ميزان محتواي فلز ، آلاينده هاي غير آلي و آلي موجود در محيط زيست عمدتا به دليل عدم موفقيت در اجراي قوانين سختگيرانه زيست محيطي در هند اثرات مسموميت با محيط زيست موجودات زنده به دليل منابع آب آلوده براي چند دهه اخير مورد توجه قرار گرفته است. محتواي فلزات سنگين يكي از اين موارد است كلاسهاي اصلي آلاينده هاي محيطي كه در فاضلاب هاي كشاورزي از منبع سموم دفع آفات ، مواد شيميايي و غيره مورد استفاده براي رشد گياه يافت مي شوند. حذف چندين ماده از فلزات سنگين و آلاينده هاي غير آلي از پساب ها با چندين روش انجام مي شود. استفاده از تكنولوژي هاي اخير در تصفيه خانه هاي زباله ، مشكلات اساسي دارد. هزينه زياد براي ساخت و ساز تصفيه خانه هاي فاضلاب از نظر اقتصادي ، هدر رفت فضا است و از نظر تجاري از نظر طبيعي خوشايند نيستند و بسياري از مشكلات دفع آن هاست. اين فن آوري ها به سه بخش عمده شيميايي ، فيزيولوژيكي و عمده تقسيم مي شوند. فن آوري هاي اخير مانند شناور الكترو ، انعقاد الكترو سينتيك و انعقاد همراه با شناور و فيلتراسيون ، روش هاي متداول اكسيداسيون توسط عوامل اكسيد كننده ، تابش و فرايندهاي الكتروشيميايي بدون روش شيميايي. اين فناوري ها با مشكلات انباشت بسيار روبرو هستند. برخي از روش ها مانند تبادل يوني و فرآيند غشا quiet گران هستند. براي غلبه بر انواع اين مشكلات و تصفيه پساب فاضلاب به روشي كارآمدتر ، يك روش جايگزين لازم است. مزيت عمده استفاده از جذب تكنيكي اين است كه در كنار آن صرفه جويي در انرژي را از سيستم تصفيه فاضلاب قابل استفاده كافي براي سيستم هاي آب شيرين كه بسيار جذاب است ، مي كند زيرا از نظر زيست توده ها ارزان است و به طور گسترده اي در دسترس است. فرآيند جذب زيستي كامل به مواد بيولوژيكي نياز دارد كه داراي خاصيت اتصال فلز بسيار بالا و خاصيت انتخاب فلزات سنگين باشند. آب شيرين كن RO فرآيند جذب نيز با كمترين هزينه كار مي كند ، ميزان توليد لجن شيميايي و بيولوژيكي حداقل است و نيازي به مواد مغذي اضافي نيست. مخازن اسيد جاذب هاي مختلف براي حذف محتواي فلزات سنگين مجدداً مورد استفاده قرار گرفته اند. تعداد كمي از آنها كاه چاله ، چوب و پوست ، ضايعات چاي ، باگاس نيشكر ، پوسته تمر هندي ، خاك اره ، پوسته برنج ، ساقه آفتابگردان ، پوست موز ، فلس ماهي و غيره است. ثابت شده است كه از پوست اين موز براي تصفيه پساب هاي روزشمار خوب است مطالات گذشته. جاذب هاي تهيه شده از پوست موز خشك ثابت شده است كه براي حذف كروم و يون هاي مس از محلول هاي مختلف آب موثر است. از فلس هاي ماهي به عنوان جاذب زيستي براي حذف مس ، روي و آهن از فاضلاب استفاده مي شود. مقادير بيشتري از اين مقياس ها از روز بازار ماهي توليد مي شود كه هر روز خارج مي شود. اين مطالعه با استفاده از يك موز ، اهميت استفاده از چشم انداز دوستدار محيط زيست و آلودگي را نشان مي دهد ازن

برليم موجود در آب

ازن بريليم (MCL 0.004 ميلي گرم در ليتر) (EPA US2006) فاضلاب بهداشتي به طور كلي از طريق رواناب حاصل از عمليات معدن ،اسمزمعكوس تخليه از كارخانه هاي فرآوري و دفع نامناسب زباله به آب وارد مي شود. تركيبات بريليم با آسيب به استخوانها و ريه ها همراه بوده و همچنين لوله كاروگيت ممكن است خطر ابتلا به سرطان را در انسانهايي كه در طي طولاني مدت در معرض خطر قرار دارند افزايش دهد. سيانور (MCL 0.2 ميلي گرم در ليتر) (EPA US2006) معمولاً به دليل دفع نامناسب زباله به آب وارد مي شود . نشان داده شده است كه اين امر به طحال سپتيك تانك ، مغز و كبد انسان آسيب مي رساند و با سيانور به طور كشنده اي پس از زايمان قرار مي گيرد.

فرآيندهاي غشايي

فرآيندهاي غشايي به طور كلي براي جداسازي محلول ها و مخلوط هاي مايع همگن يا ناهمگن ، مخلوط هاي گازي و سوسپانسيون ذرات جامد از ابعاد ميكروسكوپي (كمتر از حدود 1x10-5 متر) در مايعات استفاده مي شود. فاضلاب صنعتي يك ويژگي مشترك جداسازي غشا ، بازده جداسازي بالا است. انتخاب جدايي به فرآيند غشاي خاص و به نوع غشا بستگي دارد. از آنجا كه جداسازي غشا در دماي محيط صورت مي گيرد ، آسيبي به مواد حرارتي حرارتي وارد نمي شود. ذرات جدا شده در طي فرآيند جداسازي حالت خود را تغيير نمي دهند. واحدهاي غشايي ممكن است از راه دور با استفاده از سيستم هاي كنترلي مدرن كه هزينه كار را كاهش مي دهند كار كنند. فرآيندهاي غشا در خارج از كشور نسبتاً گسترش يافته است. لوله كاروگيت اين روش ممكن است در تجهيزات دسته اي كم حجم يا در يك كارخانه تصفيه خانه با ظرفيت بزرگ مداوم اعمال شود فرآيندهاي غشايي بر اساس جداسازي محلول به دو جريان مختلف با استفاده از يك غشا sem نيمه تراوا است. نفوذ شامل حلال و ذراتي است كه از غشا عبور مي كنند. ذرات باقيمانده كه توسط غشا گرفته مي شوند ، كنسانتره را تشكيل مي دهند.ازن شكل 1 طرح واره فرآيندهاي جداسازي غشا را توصيف مي كند. در تنظيم فرآيند تفاوت محسوسي در برابر فيلتراسيون بن بست وجود دارد. جريان خوراك مايع در فيلتراسيون جريان متقابل مماس با غشا membrane قرار مي گيرد. هيچ كيك تصفيه اي ايجاد نمي شود و آلاينده ها و ذرات گرفتار در كنسانتره مي مانند. اختلاف بين غشا membrane فشار ، غلظت ، پتانسيل الكتريكي يا دما به عنوان نيروي محركه عمل مي كند.تمركز اين كار استفاده از فرايندهاي جداسازي غشاي تحت فشار براي تصفيه فاضلاب است. شرايط عملياتي اين فرآيندها در جدول 1 ذكر شده است. در اين جدول ما مي توانيم امكان كاربرد زياد جداسازي غشا را براي اهداف مختلف ببينيم. سطح جداسازي شامل ذرات جامد معلق يك طرف و يونهاي يك ظرفيتي طرف مقابل است. در ايستگاه هاي كاري نصب شده مي توانيم تركيبي از فرايندهاي جداسازي غشاي بيشتر را ببينيم فناوري نصب شده مي تواند مانند تركيبي از فن آوري غشايي و فن آوري هاي متداول (فيلتراسيون درشت ، رسوب ، انعقاد و ساير موارد) طراحي شود كه مانند پيش تصفيه خوراك يا پس از تصفيه كنسانتره عمل مي كند. ميكروفيلتراسيون و اولترافيلتراسيون بيشتر شبيه فيلتراسيون كلاسيك هستند. آنها براي از بين بردن ذرات معلق ، كلوئيدها ، باكتري ها و ويروس ها ، مواد با مولكول بالا و غيره مناسب هستند. جداسازي براساس اثر الك انجام مي شود. مخازن اسيد اين فرآيند ها معمولاً مانند مرحله قبل از درمان يا مرحله اصلي درمان استفاده مي شوند. اصل نانو فيلتراسيون و اسمز معكوس يكسان است. اما توانايي جداسازي نانو فيلتراسيون به طور قابل توجهي پايين تر است. اين فناوري جداسازي مي تواند به ويژه يونهاي يك ظرفيتي را با كارايي كمتري نسبت به اسمز معكوس جدا كند ، سطح جداسازي يون هاي چند ظرفيتي قابل مقايسه است. اين مكانيسم بر اساس اثر الك نيست بلكه بر اساس انتشار است. در صورت اسمز معكوس ، جداسازي در سطح يوني ادامه مي يابد. يونهاي تك و چند ظرفيتي و مواد آلي كم مولكولي از هم جدا مي شوند. فناوري اسمز معكوس را مي توان در صنعت براي كاهش ماده محلول ، به ويژه حذف نمك هاي غير آلي (كلريدها ، نيترات ها ، سولفات ها ، ازت آمونياك) در صنعت نصب كرد. اين مربوط به نياز به استفاده از غشاهاي نسبتاً كم و غير متخلخل است. هر چه غلظت نمك هاي محلول در خوراك بيشتر باشد ، فشار اسمزي خوراك بيشتر است و بايد فشار كارايي بالاتري از دستگاه اعمال شود. حلال از غشا عبور مي كند و ماده محلول توسط غشا گير مي شود.سپتيك تانك

غشاي FO

غشاي FO و پارامترهاي انتقال جرم در اين مطالعه از غشاesهاي FO كامپوزيت فيلم نازك پلي آميد (TFC) (HTI ، آلباني ، OR) موجود است. غشاي TFC به عنوان يك ورق تخت دريافت و در دماي 4 درجه سانتي گراد در آب ديونيزه (DI) ذخيره شد. پارامترهاي اصلي انتقال غشا با استفاده از روش Tiraferri و همكاران تعيين شد.فاضلاب صنعتي ، در نتيجه ضريب نفوذ پذيري آب ، A ، 1.72 L m-2h-1bar-1 ، نمك (NaCl) ضريب نفوذ پذيري ، B ، 0.169 L m-2h-1 ، و پارامتر ساختاري ، S ، 425 ميكرومتر FO ، RO و تنظيمات FO با كمك فشار ما سه روش فيلتراسيون غشاي جريان متقابل را در مقياس آزمايشگاهي استفاده كرديم: FO ، PFO و RO براي روشن كردن نقش فشار در رسوب آلي. جزئيات تنظيمات آزمايشي در اطلاعات تكميلي ارائه شده است. فاضلاب بهداشتي هر سه تنظيم غشا مجهز به سلولهاي غشايي با ابعاد يكسان (77 ميلي متر × 26 ميلي متر × 3 ميلي متر) بودند. در همه آزمايش ها ، دماي محلول ها با استفاده از چيلر / بخاري (Neslab RTE 7) مجهز به سيم پيچ مبدل حرارتي از جنس استنلس استيل ، در مخازن استيل ضد زنگ غوطه ور در دماي 0 ± 0.1 20 حفظ شد. ميانگين سرعت جريان محلول هاي خوراكي در تماس با لايه فعال غشا by توسط روتامترها كنترل شده و در 1 ليتر در دقيقه (مربوط به سرعت جريان متقاطع 8.5 سانتي متر بر ثانيه) نگه داشته مي شود تا تنش برشي يكسان بر سطح غشا فراهم شود. لوله كاروگيت در آزمايش هاي FO ، از دو پمپ دنده با سرعت متغير (Cole-Parmer، Vernon Hills، IL) براي گردش تغذيه و ترسيم محلول ها با همان سرعت جريان (1 ليتر در دقيقه) استفاده شد. مخزن محلول قرعه كشي در يك تعادل ديجيتال قرار گرفت (Mettler Toledo Inc. ، Hightstown، NJ) و تغييرات وزني موقتي توسط يك كامپيوتر ثبت شد تا شار آب را نفوذ كند. براي راه اندازي RO ، واحد به پمپ جابجايي مثبت مجهز شده بود (Wanner Engineering Inc.، Minneapolis، MN). جريان نفوذ توسط يك متر سنج ديجيتال (Optiflow 1000 ، Agilent Technologies ، Palo Alto، CA) متصل به رايانه اندازه گيري شد.ازن براي تنظيم PFO ، از يك پمپ دنده با سرعت متغير (Cole-Parmer ، Vernon Hills، IL) و يك پمپ جابجايي مثبت فشار بالا (Hydra-cell ، Wanner Engineering، Inc. ، Minneapolis، MN) در يك حلقه بسته استفاده شد تا محلول خوراك و محلول رسم را به ترتيب با سرعت جريان مشابه (1 ليتر در دقيقه) گردش دهيد. فشار هيدروليكي به محلول خوراك وارد شد در حالي كه محلول كشش در فشار محيط حفظ شد. ميزان جريان و فشار محلول تغذيه با تنظيم شير سوزني باي پس و شير فشار برگشتي كنترل مي شود. شار آب از طريق غشا از تغيير وزن زماني محلول كشش اندازه گيري شد. 2.3 روش تجربي رسوب زدايي و تميز كردن غشا ما رفتارهاي رسوب آلي آلژينات را در FO ، RO و PFO مقايسه مي كنيم. از محلول خوراك مشابه 200 ميلي گرم در ليتر آلژينات سديم و 1 ميلي مولار CaCl2 براي تمام آزمايشات رسوب استفاده شد [26]. شار آب اوليه 16.5 ± 0.8 ليتر m-2h-1 با تنظيم غلظت محلول رسم در FO ، فشار وارد شده در RO ، و هر دو رسوب غلظت محلول و فشار اعمال شده در آزمايش PFO حاصل شد. از محلول گلوكز (2.5 ميلي متر) به عنوان محلول كشش در FO استفاده شد تا تأثير انتشار املاح با جذب معكوس در رسوبگذاري غشا membrane به حداقل برسد [27 ، 28]. فشار هيدروليكي 12.5 بار (180 psi) در RO اعمال شد ، در حالي كه در PFO ، يك نيروي محركه تركيبي با استفاده از محلول كشش گلوكز 1.5 ميلي متر و فشار هيدروليك 5.5 بار (80 psi) در محلول خوراك اعمال شد. اين سه مجموعه آزمايش رسوب دهي منحصر به فردي براي مشاهده رفتارهاي رسوب آلژينات تحت طيف وسيعي از فشارهاي هيدروليكي اعمال شده ، اما در شار آب اوليه يكسان ارائه مي دهد. يك آزمايش پايه (به عنوان مثال ، خوراك بدون مواد آلژينات) براي آزمايش رسوب FO و PFO انجام شد تا كاهش شار را به دليل غلظت مداوم محلول خوراك و رقت محلول كشش اصلاح كند ، همانطور كه در داده هاي تكميلي شرح داده شده است. آزمايشات فولينگ در شرايط توضيح داده شده در بالا براي obtain 23 ساعت انجام شد تا 500 ميلي ليتر حجم نفوذ تجمعي بدست آيد. تميز كردن فيزيكي غشا در پايان هر آزمايش رسوب گذاري انجام شد. شرايط تجربي براي تميز كردن فيزيكي غشا در FO ، PFO و RO شامل سرعت جريان متقاطع 17 سانتي متر بر ثانيه ، آب DI و مدت زمان تميز كردن 30 دقيقه است. پس از تميز كردن غشا فيزيكي ، شار آب با استفاده از محلول عاري از فولانت آلژينات (به عنوان مثال ، 1 ميلي مولار CaCl2) براي تعيين بهبود شار آب ، تحت همان شرايط آزمايشي فوق در رسوب گذاري غشا اندازه گيري شد.مخازن اسيد